مسي، صميميت تو با نيمار و سوارس چطور شكل گرفت؟
خب به شيوهاي كاملاً معمولي. نيمار زودتر از لوئيس به بارسا آمد و رفتهرفته با هم آشنا شديم تا اينكه رابطه خوبي بينمان شكل گرفت. وقتي لوئيس هم به تيم اضافه شد، رابطهمان كاملاً معمولي شروع شد و شكل گرفت. رابطه ما در رختكن خيلي خوب است و همين مورد كمك ميكند تا با توجه به اينكه اهدافمان هم يكي است، در زمين خيلي خوب باشيم. راستش وقتي رابطه بين بازيكنان رختكن خوب نباشد، قهرمان شدن كار سختي است. پس اين رابطه خوب براي ما حياتي است.
اين صميميت شما در زمين هم حس ميشود؟
بله، اين هم به اين خاطر است كه همديگر را خوب ميشناسيم. بعد از اين همه بازياي كه كنار يكديگر قرار گرفتهايم، حالا به خوبي حركت همديگر را ميشناسيم و چشمبسته هم ميتوانيم همديگر را پيدا كنيم.
فكر نميكني دليلش اين است كه هر 3 شما از آمريكاي جنوبي آمدهايد؟ چون حس ميشود كه چنين احساسي با بازيكنان اروپايي برقرار نميكنيد...
نه، اينطور فكر نميكنم. لوئيس، اروگوئهاي است و ذاتاً به آرژانتين نزديك است. همين تشابه فرهنگي بود كه خيلي زود ما را به همديگر مرتبط كرد. ني (نيمار) ماجرايش فرق ميكند چون برزيليها كمي متفاوت هستند ولي به هرحال اين واقعيت كه كشورهاي آمريكاي جنوبي به هم نزديك هستند را نميشود كتمان كرد. ما فعلاً براي يك ارزش ميجنگيم، زندگي يكشكلي داريم، در رقابتهاي مشتركي بازي كنيم و فقط مربوط به اروپا نميشود، چون هر 3 ما كوپا آمهريكا و انتخابي جام جهاني را هم همزمان تجربه ميكنيم.
چه تفاوتي بين يك بازيكن آرژانتيني، اروگوئهاي و يك بازيكن برزيلي وجود دارد؟
فكر ميكنم برزيليها بازيكنان شادتري هستند كه كلي تكنيكي هستند. اروگوئهايها مبارز هستند؛ آنها تا آخر ميجنگند و براي تيمشان تا لحظه آخر هرچه در توان داشته باشند، فارغ از اينكه چه شرايطي حكمفرما باشد، ميگذارند. آرژانتينيهايي كه به اروپا ميآيند، تشنه بردن جام هستند و ميخواهند به دور از وطن دست به كارهاي زيبايي بزنند.
حالا كه صحبت از آرژانتين شد، تفاوتي بين مسي بارسا با مسي آرژانتين وجود دارد؟
نميدانم آيا دو مسي وجود دارد يا نه ولي چيزي كه ميدانم اين است كه بازي در بارسا با بازي در تيم ملي آرژانتين متفاوت است. تمرين كردن هر روزه در كنار بازيكنان و همتيميهايت در باشگاهها هيچ شباهتي با يكي، دو جلسه تمرين با همتيميها در تيم ملي پيش از شروع يك تورنمنت ندارد. به هر حال نميتوانم بگويم دو مسي وجود دارد. ميدانم بعضيها ناراحت هستند كه ما جام جهاني و كوپا آمهريكا را نبرديم ولي يك نتيجه نميتواند برداشت آدمها از چيزهاي مطرح شده را عوض كند.
يعني بردن با تيم ملي آرژانتين خيلي سخت است؟
ميدانيد بردن با بارسا هم هميشه سخت است. رقابت خيلي زياد است چون بازيكنان سطح بالايي در تيم حاضر هستند. چه با بارسا و چه آرژانتين، هميشه بايد نهايت تلاشمان را بكنيم تا مهياي مسابقه باشيم. البته اين را هم بگويم كه با تيم ملي آرژانتين ما به دو فينال در يك سال رسيديم؛ يكي جام جهاني و بعد هم كوپا آمهريكا، هرچند كه هر دوي آنها را با اختلاف ناچيزي واگذار كرديم. خب حالا ميبينيم كه اين حضورها نه تنها اتفاق بزرگي قلمداد نشده بلكه مايه يأس زيادي هم شده است. به هر حال براي من هنوز هم مايه ناراحتي است كه نتوانستهام با آرژانتين جامي بگيرم.