پیشبینی رایگان مسابقات فوتبال اروپایی
بارسلونامنچسترسیتیمنچستر یونایتدلیورپولآرسنالچلسی
داغ تــرین هاپیشخوان شخصیپیشبینی رایگان

یادداشت : داستان گلی که نازی ها را به کشتن اسطوره اتریش تحریک کرد!

کد خبر : 53734  |  زمان ارسال : جمعه 18 تیر 1395

اختصاصی بارسانیوز - در ادامه مجموعه یادداشت های تاریخی بارسانیوز، به داستانی فراموش شده از تاریخ فوتبال خواهیم پرداخت تا از حوادثی که توپ گرد در جهان رقم زده است مطلع گردیم.

 

ماتیاس سیندلار متولد سال 1903 مسلما بهترین بازیکن فوتبال در دهه چهارم قرن 20 بود که fourfourtwo به بررسی داستان شگفت انگیز زندگی او پرداخته است.

 

3 آوریل 1938، استادیوم Prater در وین. دقیقه 69، ماتیاس در حال بازی کردن برای تیم ملی کشورش بود که یکی از دو گل بازی را در برتری 2-0 اتریش (Anschluss آن دوران) به ثمر رساند آن هم در دیداری که آخرین بازی تیم ملی اتریش به صورت مستقل بود چون چند هفته قبل آلمانی ها، اتریش را ضمیمه خود کرده بودند. گل زیر مربوط به ماتیاس می شود.

 

گل ماتیاس سیندلار به آلمان

 

این دیدار به مناسبت جشن متصل شدن اتریش به رایش به صورت دوستانه برگزار شده بود در دوره ای که هیتلر برای تحکیم حکومت و همچنین کنترل بهتر آلمان، از سال 1935 طرح خود را برای تمرکز قدرت در برلین اجرا کرد و ایالت های مختلف آلمان را مجبور به تبعیت از دستورهای دولت مرکزی نمود. پس از ملحق شدن اتریش و مناطقی از لهستان به آلمان، این سیاست آلمان نازی تغییری ننمود و دولت، سایر مناطق رایش را نیز تحت تسلط گرفت.

 

بین سال های 1939 تا 1945 تغییرات گسترده ای در مرزهای رایش سوم ایجاد شد. اما در توصیف رایش، باید گفت که در جریان آتش گرفتن مجلس ملی، هیتلر توانست بزرگترین رقیب خود یعنی حزب کمونیست آلمان را از صحنه خارج کند و این اولین قدم برای تک حزبی کردن آلمان بود. در ماه مارس 1933 حزب نازی توانست قانونی را در مجلس تصویب کند که به موجب آن اختیارات بالایی به صدراعظم داده می‌شد تا در طول ۴ سال قانون اساسی آلمان اصلاح شود که این فرصت چهار ساله اجازه می‌داد تا برنامه‌های حزب نازی به خوبی و به صورت کامل اجرا شود. احزاب دیگر در مجلس ملی آلمان مخالف این قانون بودند و پس از مخالفت یک به یک از صحنه سیاسی آلمان حذف ‌شدند تا اینکه در 14 ژوئیه 1933 آلمان رسماً یک کشور تک حزبی اعلام شد. پس آن گام‌های بعدی در تشکیل رایش برداشته شد و در قدم بعدی پرچم با نشان صلیب شکسته در کنار پرچم جمهوری وایمار برافراشته گشت و در 30 ژانویه 1934 به دستور رئیس جمهور  پل فون هیندنبورگ، هیتلر صدراعظم آلمان موظف شد اختیارات ایالت‌های آلمان را تا حد ممکن کم و اختیارات برخی از ایالات‌ها نیز به طور کامل زیر نظر برلین قرار دهد در حالی که این کار مغایر سیستم فدرالی در آلمان بود. پس از مرگ هیندنبورگ در 2 آگوست 1934 به صورت قانونی اختیارات کنترل کشور تا انتخابات به صدراعظم آدولف هیتلر رسید.

 

هیتلر مدتی قبل در جریان بیماری رئیس جمهور  قرار گرفته بود و توانسته بود با حذف "ارنست روهم "نظر فرماندهان ارتش آلمان را جلب کند و در نهایت توانست با جلب نظر مجلس ملی سوگند یاد کرده و رسماا رایش سوم را تأسیس و خود را رهبر رایش سوم اعلام کند. دولت ائتلافی نازی‌ها به یک دولت تک حزبی تبدیل شد و رسماً نمادها و پرچم صلیب شکسته ترویج داده شد و در کتاب‌های درسی تجدید نظر گشت.

 

ماتیاس سیندلار-Matthias Sindelar

 

اما به بحث اصلی بازگردیم جایی که پس از گل ماتیاس در حضور 60 هزار تماشاگر، "چاستی ستا" گل دوم بازی را از روی ضربه آزاد در مقابل چشمان شخصیت های بزرگ نازی ها به ثمر رساند. اما اتفاقات جالب پس از این بازی رخ داد یعنی پس از اینکه اتریش ضمیمه آلمان گشت و ماتیاس پیشنهاد ژرمن ها را برای بازی در جام جهانی 1938 را نپذیرفت چون آلمان ها در نظر داشتند تا از بهترین بازیکنان کشورهای تحت سلطه خود استفاده کنند.

 

بنابراین 9 ماه پس از امتناع ماتیاس از بازی برای آلمان، جنازه او و نامزدش کاملیا کاستاگنولا در آپارتمان محل زندگیشان در وین یافت شد که در نهایت علت مرگ آن ها مسمومیت به علت گاز مونو اکسید کربن اعلام گشت. مرگ او تا حدی مورد بحث بود که فردریک توربرگ نویسنده اتریشی با سرودن شعری در وصف او علت مرگش را خودکشی به دلیل ضمیمه شدن اتریش به آلمان عنوان کرد در حالی که اکثر گزارش ها علت مرگ او و نامزدش را دودکش معیوب خانه ذکر کرده بودند اما ماجرای مخوف تر دیگری وجود دارد که تقریبا تایید می کند که او به قتل رسیده است.

 

بنابراین هنوز هم در خصوص او حدس و گمان زیادی مبنی بر کشته شدن به دلیل خفگی یا به قتل رسیدنش وجود دارد ولی آنچه که طبق گفته ها و مستندات واقع بینانه تر به نظر می رسد، کشته شدن او به دست ارتش نازی ها است. استدلال دیگری نیز در خصوص مرگ او وجود دارد و این است که گروهی نیز علت مرگ او را به شادی و رقص پس از گل ماتیاس نسبت دادند که نازی ها را به واکنش واداشت و آیا واقعا بزرگ ترین بازیکن اتریش صرفا به دلیل گلزنی در جشن یک مسابقه فوتبال به تیم ملی آلمان کشته شده است؟

 

این داستان را کاملا بررسی خواهیم کرد.

 

ماتیاس فوتبالیستی خیابانی بود

 

ماتیاس در دوران کودکی به همراه پدر و مادرش از موراویا به وین نقل مکان نمود تا پدر او به عنوان یک بنا در کارخانه های خشت سازی منطقه ای صنعتی در وین مشغول به کار شود. محل زندگی آن ها در خیابان های کثیف منطقه ای از شهر بود که ماتیاس فوتبال خود را از همان خیابان ها آغاز کرد و به دلیل مهارت های خود در از پیش رو برداشتن بچه ها به مرد کاغذی بابت ظرافت در حرکاتش لقب گرفت، نوجوانی که گویی از همان جا معلوم بود که قرار است در آینده به مهاجمی بزرگ تبدیل شود.

 

ماتیاس سیندلار-Matthias Sindelar

 

فوتبالیست داستان ما ابتدا در خیابان ها با توپی که با لباس های مندرس و پاره درست می کرد به بازی مشغول می شد تا اینکه در سن 15 سالگی یعنی یکسال پس از کشته شدن پدرش در جبهه های جنگ در ایتالیا در جریان جنگ جهانی اول کشته شد، به تیم محلی هرتا پیوست. او در تیم آماتور وین توپ زد تیمی که بعد ها با تغییر نام به آستریا وین به تیمی حرفه ای تبدیل گشت اما در همان اوایل کار او با وجود آسیب دیدگی از ناحیه زانو از تیم اول فاصله گرفت و در ادامه به دلیل ترس از خداحافظی از فوتبال به دلیل مصدومیت، همواره زانوی خود را می بست که در تصویر بالا بانداژ شدن پای راست ماتیاس کاملا مشخص می باشد.

 

او با بازی های خوب خود به عنوان یک مهاجم، هواداران باشگاه را اسیر خود نمود به صورتی که عملکرد او در درون زمین، در قهوه خانه و قمار خانه ها جایی که او به صورت منظم به صرف نوشیدنی و قمار با هواداران می پرداخت توصیف می شد. او در سه فصل نخست خود دراین تیم اتریشی، به عناوین قهرمانی لیگ اتریش دست یافت که در سال 1933 نیز موفق شدند تا به عنوان قهرمانی جام میترویا دست یابند که در دیدار فینال تیم آمبوروسیانا میلان که بعدها به اینتر میلان تغییر نام یافت را شکست دادند. آن ها سه سال بعد شاهکار خود را برابر اسلویا پراگ مجددا تکرار کردند.

 

پدر فریتز پولستر که یکی از هواداران تیم آستریا وین اتریش است و با ماتیاس معاشرت داشت در خصوص او بیان کرده است:

 

"او دقیقا چیزی بود که من می توانم در مورد یک سوپر استار قدیمی فوتبال بگویم. در آن روزها هیجان های زیادی در اطراف بازیکنان بزرگ فوتبال وجود نداشت. پدرم چندین بار من را به ملاقت او برده بود. او مرد تر و تمیزی بود، تقریبا نحیف به نظر می رسید به صورتی که نمی توانستید تصور کنید که بتواند در نبردهای رودررو از مدافع مقابل خود بگذرد اما او این کار را انجام می داد و تنها چیزی که به او کمک می کرد تجربه اش بود."

 

اما اگر ماتیاس در رده باشگاهی به یک ستاره تبدیل شده بود، واقعا در صحنه بازی های ملی شکوفاتر شد. او در 1926 اولین بازی ملی خود را برای اتریش انجام داد که با نتیجه 2-1 مقابل جمهوری چک به برتری دست یافتند که گل پیروزی بخش این دیدار را ماتیاس به ثمر رساند. او همچنین در جریان برتری 7-1 اتریش مقابل سوئیس نیز دو گل را درون دروازه حریف قرار داد. در آن تیم اتریش که هدایت آن را هوگو میس و جیمی هوگان برعهده داشتن، ماتیاس بازیکنی کلیدی به شمار می رفت.

 

بهترین در یکی از بهترین های تیم های ملی جهان

 

در اوایل دهه 40 یعنی سال های اولیه پس از 1930، مسلما تیم ملی اتریش به یکی از بهترین تیم های ملی جهان تبدیل شده بود و در ماه می 1931 لقب تیم شگفت انگیز به آن ها داده شد چون توانسته بودند تیم قدرتمند اسکاتلند را با برتری 5-0 در شهر وین از پیش رو بردارند. پاس کاری های زیبا و قدرت تمام کنندگی بالای اتریش با بازی ماتیاس در خط حمله ، باعث شد تا اتریشی ها در طی سه سال بر فوتبال جهان فرمانروایی کنند.

 

در یکی دیگر از دیدارهای مهیج و سنگین برای تیم ملی اتریش، آن ها در دسامبر 1932 در استمفوردبریج مقابل انگلستانی قرار می گرفتند که هرگز به تیم های مهمان خود باج نمی داد و شکستی را تجربه نکرده بود. بنابراین این بازی به قدری اهمیت داشت که 10 هزار نفر از مردم شهر وین برای شنیدن بازی از طریق بلندگو در مکانی اجتماع کردند. 

 

ماتیاس سیندلار در تیم ملی اتریش

 

اتریشی ها در این دیدار در طی نیم ساعت با دو گل عقب افتادند اما بعد از نیم ساعت متوجه شدند که میزبانشان به قدری خوب نیست که آن ها تصورش را می کردند و توانستند به تدریج به بازی بازگردند که یکی از گل های اتریش را ماتیاس روی حرکت انفرادی فوق العده ای به ثمر رساند اما انگلیسی ها هر طور که بود آن دیدار را با نتیجه 4-3 پیروز شدند. اما آن گل انفرادی ماتیاس در کشوری که مردم توجه ویژه ای به فوتبال داشتند و همچنین گل های ملی او باعث شد تا از همان جا ماتیاس به عنوان یکی از بهترین بازیکنان فوتبال نام و اوازه ای برای خود دست و پا کند تا جایی که دیلی میل به او لقب "نابغه" داد. در تصویر بالا، نفر پنجم از سمت چپ در ردیف بازیکنان ایستاده، ماتیاس است که موهای فرق گرفته ای دارد.

 

بعدها داور آن بازی به نام جان لنگناس که فینال جام جهانی دو سال قبل را قضاوت کرده بود در توصیف گل او بیان کرد: "گل او شاهکاری بود که هیچ شخص دیگری نمی توانست چنین گلی را به انگلستان بزند." 

 

ماتیاس در همان سال با به ثمر رساندن گلی مقابل ایتالیا به بازیکنی افسانه ای برای مردم اتریش تبدیل شد، گلی که از روی ارسال کرنری از سمت راست و ضربه سر او از بالای سر مدافعی به ثمر رسید و در ادامه نیز موفق شد تا گل دوم کشورش را نیز در جریان برتری 2-1 به ثمر برساند، در دیداری که چند ماه قبل از بازی مقابل انگلستان در ماه مارس در وین برگزار شده بود.

 

بنابراین او ستاره ای غیر قابل انکار تیم ملی اتریش بود و به همین علت در شهر وین به فردی مشهور تبدیل گشت و در آگهی های تبلیغاتی شیر و ساعت های شرکت های مختلف شرکت می کرد و حتی در یک فیلم سینمایی نیز به نام Roxi and her Wonder Team بازی کرد و با این فیلم بود که شهرتش فراتر از مرزهای اتریش رفت و به بازیکنی بزرگ در نظر مردم جهان تبدیل شد.

 

پس از عملکرد خوب او در استمفوردبریج در دیداری دوستانه مقابل تیم ملی انگلستان، باشگاه های زیادی مبالغ هنگفتی در آن زمان را به باشگاه آستریا وین برای جذب ماتیاس پیشنهاد دادند که در راس آن ها باشگاه منچستر یونایتد قرار داشت اما ماتیاس علاقه ای به ترک میهن خود نداشت. او فردی بود که به همراه مادرش علی رغم معروف شدن، زندگی ساده ای در آپارتمان خود داشت و از این رو، کسب ثروت و ماجراجویی در خارج از اتریش را نمی پسندید.

 

در حالی که به نظر می رسد در جام جهانی 1934 تیم ملی اتریش یکی از شانس های قهرمانی باشد و ماتیاس نیز به بهترین بازیکن جام بدل گردد، اما با فرو رفتن اتریش در مشکلات اقتصادی سبب شد تا این تیم بدون مربی تمرینی و ماساژور راهی جام جهانی گردد، در جامی که اتریشی در نیمه نهایی با خستگی مفرط با ایتالیا مواجه شدند. با وجود این سختی ناشی از خستگی، بارش باران در شهر میلان نیز باعث شد تا بازی کردن در زمینی باتلاقی بر خستگی آن ها بیافزاید تا اتریشی ها نیز نتوانند بازی خوب خود روی زمین را انجام دهند، تیمی که به مانند بارسلونای امروز به پاس کاری های عالی خود معروف بود.

 

تصویر زیر مربوط به تیم ملی اتریش قبلاز دیدار مقابل فرانسه در جام جهانی 1934 می باشد.

تیم ملی بلژیک در جام جهانی 1934

 

در دیدار مقابل ایتالیا، ماتیاس با چند خطای شدید و خطرناک از سوی لوئیس مونتی مواجه گشت و لوئیس همان مدافعی بود که ماتیاس دو سال قبل با پرش و بالاتر از او با ضربه سر، دروازه ایتالیا را گشوده بود که به دلیل همان تحقیر توسط ماتیاس به مربی خود گفته بود که زمانی که ماتیاس را ببیند او را به رنگ قرمز خواهد دید که اشاره ای به گاو بازی و پارچه قرمز آن داشت که گاو به آن حمله ور می شود.

 

حملات وحشیانه این مدافع ایتالیای باعث شد تا ماتیاس با مواجه شدن با مصدومیت، زمین بازی را در یکی از حساس ترین دیدارهای تاریخ فوتبال اتریش در نیمه نهایی جام جهانی ترک کند تا در ادامه، ایتالیا با به ثمر رساندن یک گل به دیدار فینال برسد. بنابراین اینگونه شد که اتریش با شکست 1-0 مقابل ایتالیا از رسیدن به بازی فینال باز ماند تا با شکست 3-2 مقابل آلمان به عنوان چهارمی جهان دست یابد. در جام جهانی 1934 که ایتالیا میزبان آن بود، ایتالیایی ها با پیروزی 2-1 مقابل چک اسلواکی به عنوان قهرمانی رسیدند.

 

اما تا به اینجای کار داستان صرفا فوتبالی بود. در سال 1938، تانک های هیتلر به خاک اتریش هجوم بردند تا طرح اضافه شدن اتریش به رایش اجرا گردد و این داستان واقعی افسانه شدن و ماندگاری ماتیاس در تاریخ بود. ماتیاس به عنوان یک فرد دموکراتیک از نازی ها متنفر بود. به عنوان بخشی از حوادث زنجیره ای که در نهایت به هولوکاست منجر شد، بازیکنان و مسئولان یهودی در اتریش برکنار شدند و عده ای نیز تبعید گشتند تا هیتلری که به سود نژاد آریایی و حذف مابقی گام بر می داشت، در نهایت اتریش را در ماه مارس 1938 ضمیمه آلمان و رایش کند.

 

هیتلر اتریش را ضمیمه آلمان کرد

 

در حالی که فوتبال همواره اقدام به کاهش دخالت های سیاست در حوزه خود کرده است اما در آن زمان یهودیان کمتر اجازه بازی پیدا می کردند به صورتی که اتریش نیمی از بازیکنان و بسیاری از مقامات خود را از دست داد اما ماتیاس پر دل و جرئت علی رغم انتصاب رئیس جدید فوتبال به رئیس سابق گفت که "رئیس جدید ما را از گفت و گو با شما منع کرده است اما من همیشه با شما صحبت خواهم کرد اقای دکتر!"

 

با وجود اینکه اتریش مجوز حضور در جام جهانی 1938 را دریافت کرده بود اما آن ها می بایست به عنوان بخشی از آلمان بزرگ در جام جهانی حاضر می شدند که به مناسبت این اتحاد دیداری در ابتدای ماه آوریل به مناسبت جشن اتحاد برنامه ریزی شد تا در وین برگزار شود اما به ماتیاس و هم تیمی های او هشدار داده شده بود که باید از پیروزی مقابل آلمان دوری کنند حال چه رسد برای تلاش جهت رسیدن به پیروزی و این ماجرا دقیقا همان چیزی بود که دو گل ماتیاس و هم تیمی او باعث شد تا اتریش با پیروزی 2-1 مقابل آلمان، یکی از بهترین فوتبالیست های تاریخ خود را به دلیل خوشحالی بیش از حد پس از به ثمر رسادن گل از دست دهد.

 

حتی در 35 سالگی نیز مشخص بود که ماتیاس هنوز هم بزرگ ترین بازیکن تاریخ اتریش است که به همین دلیل آلمان ها در تلاش بودند تا او را برای جام جهانی 1938 به عضویت آلمان درآورند اما نادیده گرفته شدن درخواست ها باعث شد تا هیچ راهی برای جلوگیری از خشم نازی ها باقی نماند. پس از اتمام جنگ، سپ هربرگر سرمربی تیم ملی آلمان در زمان پیش از جنگ که در سال 1954 نیز آلمان غربی را به قهرمانی جام جهانی رساند، در خصوص ماتیاس بیان کرد:

 

"او مرد خوبی بود که همواره در محافل فوتبال از او یاد می شد. من قطعا چنین تصوری دارم که زمانی که او از دستور حضور در تمرین تیم آلمان سرپیچی کرد، تصمیمش تنها به دلیل نارضایتی از سیاست رژیم آن زمان بود."

 

ماتیاس سیندلار-Matthias Sindelar

 

به این ترتیب در صبح روز 23 ژانویه 139 ماتیاس در آپارتمان خانه اش و در بالای کافه ای که سال گذشته آن را افتتاح کرده بود جنازه اش یافت شد. حکم رسمی مرگ او به دلیل خفگی بر اثر گاز مونو اکسید کربن ثبت شد. اما علی رغم این، دو نظریه دیگر در مورد مرگ او شکل گرفت که دومین آن این بود که ماتیاس به دلیل افسردگی ناشی از انحلال اتریش با نامزد خود پیمان خودکشی بسته است.

 

اما در سومین نظریه که هنوز خیلی ها آن را دلیل مرگ ماتیاس عنوان کرده اند، خشم نازی ها پس از عدم سرپیچی از دستور بازی برای تیم ملی آلمان و جشن شادی گلی که به آلمان زد ذکر شد چون پرونده های مربوط به این جستجو از سوی پلیس محلی چند ماه بعد به صورت کامل ناپدید شد تا نازی ها محکوم به قتل او نگردند.   

 

فریتز پولستر در خصوص این اتفاق می گوید: "برخی ها متقاعد شدند که او توسط نازی ها به قتل رسیده و برخی دیگر می گفتند که او خودکشی کرده است ولی به دلیل ملاقاتی که من بارها با او داشته ام و او را مردی پر جنب و جوش دیدم باید بگویم که خودکشی از سوی او امری محال است. داستان سازی ها علیه او مزخرف است."

 

آپارتمان ماتیاس سیندلار

 

اما در مستندی که توسط بی بی سی در سال 2003 با نام فوتبال و فاشیسم پخش گردید، ایگون آبریچ دوست صمیمی ماتیاس اظهار کرد که او توسط نازی ها کشته شده و یک مقام قانونی محلی با دریافت کردن رشوه حکم به تصادفی بودن مرگ او داد تا مجوز انجام مراسم تشییع جنازه برای او از دولت دریافت گردد. ایگون در این خصوص بیان کرده بود:

 

"با توجه به قوانین نازی ها، کسی که به قتل رسیده و یا خودکشی کرده باشد نمی توانست تابوت شرافت و افتخار دریافت کند. بنابراین ما مجبور بودیم تا این کار را انجام دهیم که مطمئن شویم برچسب مجرم بودن از روی او برداشته می شود تا مراسم خاکسپاری برایش صورت بگیرد. پدر من مدت کوتاهی پس از پخش این مستند فوت کرد و او هنوز هم با دیدن آن، ماجرای خودکشی و یا گازگرفتگی او را باور نمی کند چون می گوید که در این صورت همسایگان متوجه آن می شدند."

 

ماتیاس سیندلار-Matthias Sindelar

 

در مراسم تشییع جنازه او بیش از 15 هزار نفر حضور یافتند که بسیاری از آن ها معتقد بودند که اسطوره کشورشان توسط نازی ها کشته شده است. در این خصوص پولستر می گوید که که حدس من این است که با توجه به گسترش فاشیسم در اروپا و دوره وحشتناک به وجود آمده، هرکسی که با نازی ها مخالفت می کرد کشته می شد و مرگ ماتیاس نیز توسط نازی ها صورت گرفت.

 

و اینگونه یکی از بزرگ ترین فوتبالیست های اتریش و تاریخ فوتبال جان خود را از دست داد و هنوز هم علت مرگ او کاملا مشخص نیست و شاید باید تنها از خود او پرسید!

مهمانکاربر مهمان@Guest
از اینکه بارسا نیوز را انتخاب کردید متشکریم. به نظر می‌رسد شما از یک مسدود کننده تبلیغات استفاده می‌کنید.
تبلیغات به ادامه فعالیت و ارائه خدمات باکیفیت و اخبار بروز کمک می‌کند.
لطفاً مسدود کننده تبلیغ را غیرفعال کنید و از اخبار بروز سایت لذت ببرید.