در تیمی که اینیستا توپ را به پشت مدافعان برای پائولینیو ارسال می کند، دلوفئو و لوئیس سوارز در دو جناح راست و چپ با حرکت به داخل، فضا را برای روبرتو و دینیه یا آلبا به عنوان مدافعان کناری برای نفوذ باز می کنند که این ایده والورد با موفقت همراه بوده است.
تغییر تاکتیکی در بارسلونا
ورود ارنستو والورده همراه با تغییرات تاکتیکی در فاز تهاجمی بوده است و برای این ادعا به پای صحبت دینیه پس از بازی می نشینیم:
والورده از ما می خواهد تا با بازی به سمت داخل زمین فشا برای کناره ها بیشتر فراهم شود.
در واقع برخلاف تاکتیک انریکه متکی بر مثلث تهاجمی ودو وینگر و حذف شدن آلبا، والورده روی دو مدافع کناری خود تمرکز دارد و به خاطر همین مهاجمان از کناره های زمین به سمت داخل برای باز شدن فضا برای دو مدافع کناری حرکت می کنند و این کاری است که مسی و سوارز انجام می دهند.
قبل از مصدومیت دمبله نیز اوضاع همین بود
قبل از مصدومیت دمبله مقابل ختافه، بازی بارسلونا مقابل یوونتوس به وضوح منعکس کننده این ماجرا است که ایده یکسان بوده است چون در آن دیدار مسی به عنوان 9 کاذب کار می کرد و دمبله و سوارز با خالی کردن فضا در کناره ها به محوطه یا میانه زمین حرکت می کردند.
نقش متفاوت مدافعان راست و چپ
در تیم والورده کارکرد دو مدافع چپ و راست با چهار عضو سمدو، روبرتو، آلبا و دینیه متفاوت است به صورتی که والورده از جناح چپ چه با آلبا و چه با دینیه بیشتر در تهاجم و با دادن عمق حرکت می کند و در عوض جناح راست بیشتر به بازیسازی با خط هافبک مشغول می شود.
در سمت راست، والورده از سرعت سمدو برای ضدحملات جهت بازگشت و کار دفاعی استفاده می کند تا از میانه زمین محافظت گردد و روبرتو نیز به صورت معمول با بازیکنان میانه زمین پاس کاری و ارتباط دارد و با بوسکتس و اینیستا و مسی هماهنگ است و درک خوبی از ان ها دارد.
بنابراین والورده از جناح راست به عنوان یک ستون میانی برای به گردش درآوردن توپ در میانه زمین استفاده می کند درحالی که اولویت حمله در جناح چپ با آلبا و روبرتو است چون لوئیس سوارز با متمایل شدن به چپ ذاتا یک مهاجم می باشد.
بخاطر همین در مقابل اتلتیکو مادرید، والورده از گومز برای پوشش دادن عمق کمتر تیم خود در جناح راست و پر کردن این فضا توسط یک هافبک استفاده کرد.