بنابراین هم سویا و هم لگانس با دفاع عمیق، به دنبال توپ گیری از بارسلونا و طراحی ضدحملات بودند.
آبلاردو با اتخاذ 5 هافبک به دنبال مهار کردن تک تک بازیکنان بارسلونا در میانه زمین بود تا ضمن از بین بردن خط هافبک به دنبال قطع توپ با تجمع نفرات در میانه زمین باشد تا ضدحملات خود را ترتیب دهد و از توپ های هوایی ارسالی پشت مدافعان بارسلونا استفاده کند. به همین دلیل بارسلونا درخلق موقعیت نیز ناکام بود و زمان زیادی طول کشید تا به دروازه حریف نزدیک و خطرساز شود.
به همین دلیل برای مقابله با این سیستم تدافعی، والورده مجبور شد تا روی وینگرها جهت باز کردن بازی و نفرات آلاوس از هم شد تا طرح تاکتیکی و نظم بازیکنان را توسط مسی در جناح راست و دمبله در جناح چپ برهم بزند. که با این کار بارسلونا به زودی جواب داد به صورتی که دمبله در جناچ دومین مدافع را نیز به سمت خود کشید.
تاثیر جدی توسط مسی صورت گرفت
لیونل مسی در این بازی آزادی کامل برای حرکت درون زمین داشت و با توجه به روند و سرعت بازی، جناح راست را ترک می کرد و به پشت سوارز می آمد و در نقش مهاجم دوم ظاهر می شد و با دراختیار گرفتن توپ و پخش آن خلق موقعیت می کرد روشی که مقابل سویا نیز به کار گرفته شد اما رافینیا در پوشش جای او ناکام بود و راکیتیچ اوضاع را بهتر کرد.
این تحرک مسی آلاوس را مجبور کرد تا وظیفه و طرح مهار بازیکن را تغییر دهد به این صورت که وقتی لئو در وینگر بود، مدافع کناری حریف با او حرکت می کرد و وقتی به میانه زمین می آمد و یا به هافبک ها نزدیک میشد کسی مهارش نمی کرد و به همین دلیل فضای خوبی برای گردش توپ و رساندن توپ به دمبله حتی در جناح مخالف دراختیار داشت و یک پاس هوایی انفجاری را نیز برای سوارز ارسال کرد.
باتوجه به اینکه هافبک های آلاوس برای تحت فشار قرار دادن مسی جلو نمی آمدند و ساختار دفاعی را حفظ کرده بودند، موقعیت های ایجاد شده توسط بارسلونا در نیمه نخست بسیار کم بود و در وقت نیاز برای قطع توپ در مواقعی توپ دور از محوطه جریمه خودشان بود اقدام می کردند.
میانه میدان بارسلونا با راکیتیچ و روبرتو به خوبی حفظ توپ می کرد اما در خلق موقعیت ناکام بود که مسی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
بدین ترتیب راکیتیچ عقب تر کار کرد و حتی روی توپ ربایی راکیتیچ و پاس او به روبرتو بود که دمبله درنهایت با پاس راکیتیچ صاحب یک موقعیت تک به تک شد.
و این کل ماجرای نیمه اول بود یعنی آلاوس ساختار 1-5-4 خود را به راحتی تغییر نمی داد و برای حفظ آن حتی روی مسی نیز فشار نمی آورد و مسی نقش بازیسازی را برعهده گرفت و به همین دلیل مالکیت 78 درصدی بارسلونا منجر به ایجاد خط زیاد نشد و تنها 2 ضربه به سمت چارچوب برای بارسلونا ثبت شد.
تغییر والورده در نیمه دوم
در نیمه دوم فیلیپه کوتینیو به جای نلسون سمدو وارد زمین شد تا روبرتو به دفاع راست برگردد و کوتینیو به عنوان هافبک کار کند و والورده با این تغییر دو مدافع کناری خود را جلوتر برد تا به سیستم 1-5-4 حریف ضربه وارد کند و مسی ضمن حضور در وینگر راست همچنان آزادی عمل داشت.
آلاوس با این کار در دفاع عقب تر رفت تا از رسیدن توپ به سوارز و دمبله و حتی مسی درون محوطه جلوگیری کند. دقیقا مطابق شکل زیر که وقتی کوتینیو برای نفوذ به عمق دفاع حریف زد با خیمه 5 بازیکن مواجه شد و دمبله، مسی و سوارز توسط 3 بازیکن دیگر مهار شده بودند و فقط دو مدفاع کناری در چپ و راست فضا داشتند.
والورده برای زیاد کردن سرعت گردش توپ و انتقال در میانه زمین کوتینیو را وارد بازی کرده بود اما همچنان دفاع فشرده آلاوس دردسر ساز بود چون پاس های بارسلونا در میانه زمین به یک سوم تهاجمی برای مسی، سوارز و دمبله ختم نمی شد تا اینکه مسی با یک گل گره بازی را باز کرد.
پس از گل آلاوس همچنان به سیستم 1-5-4 خود ادامه داد اما بارسلونا با دراختیار داشتن یک گل با آرامش و اطزمینان بیشتر و بدون اضطراب کار کرد و حتی به درون محوطه نفوذ می کرد که والورده در رویکردی محافظه کارانه، دمبله را از زمین خارج وآرتور را وارد بازی کرد تا کوتینیو به جناح چپ منتقل شود و قصد داشت شاه همکاری مسی و کوتینیو باشد.
با جلو کشیدن و باز شدن آلاوس، مسی با گرفتن توپ سریعا آن را به حمله انتقال می داد و به ویژه به کوتینیو می رساند که در یکی از این موقعیت ها پاس زیبا او را کوتینیو در موقعیتی تک به تک از دست داد و در ادامه گل های دوم و سوم نیز به ثمر رسید.
چیزی که مشخص است، والورده همچنان در حال تجزیه و تحلیل برای سیستم بازی و 11 مرد ابتدایی خود است و مشخص است که کوتینیو از ابتدا بازی خواهد کرد چون او سرعت در گردش توپ و ضدحملات را به همراه می آورد.