پیشبینی رایگان مسابقات فوتبال اروپایی
بارسلونامنچسترسیتیمنچستر یونایتدلیورپولآرسنالچلسی
داغ تــرین هاپیشخوان شخصیپیشبینی رایگان

یوهان کبیر

زمان ارسال : چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397
فیلسوف، عاشق تناقض (یوهان کرایوف)

تناقض؛ یوهان کرایف عاشق این کلمه بود. روزی که از فوتبال خداحافظی کرد، رو به روی دوربین ها ایستاد و گفت: «به دنیا ثابت کردم می شود بازیکن فوتبال بود. می توان شبیه یک رهبر در زمین فوتبال بود اما خوش هم گذراند. شب زنده داری کرد و تا جایی که دلت می خواهد، سیگار کشید.» کرایف درست رو به روی پدر معنوی میلان، چزاره مالدینی بود؛ مردی که تا آخر عمر آرام و بدون حاشیه ماند و برعکس بیشتر ایتالیایی ها که اهل جنجال و حاشیه و مصاحبه های داغ هستند.

در 14 سالی که خانه نشین ماند، مثل روزهای فوتبالش در میلان و ایتالیا. بیشتر از یک فوتبالیست، شبیه جنتلمن ها به نظر می رسید. اگر مالدینی شبیه آنتونی هاپکینز تا آخر عمر مثل پیرمردهای کاریزماتیک به نظر می رسید اما کرایف تصویری متفاوت داشت. او حتی وقتی تسلیم سرطان شد و حضور گهگاهش را در نیوکمپ با تنی نحیف دیدیم. تا ابد، شبیه جوانی عصیانگر و یاغی در خاطر هوادارانش دیدیم، تاابد. شبیه جوانی عصیانگر و یاغی در خاطر هوادارانش خواهد ماند؛ مثل پوستری از جیمز دین جوان و سیگاری که توی عکس هایش روشن مانده و تا ابد هم قرار نیست خاموش شود.

وقتی یوهان بزرگ در سال 1988 سر از نیمکت کاتالونیا و بارسلونا درآورد. باشگاه در 28 سال گذشته فقط دو قهرمانی لالیگا به دست آورده بود و سایه بحران بر سر نیوکمپ افتاده بود. تنها یک سال پیش از آمدن یوهان کرایف بود که بازیکنان بارسلونا آبروریزی «هیسپریا موتینی» یا طغیان هیسپریا را راه انداخته بودند. در یک بعد ازظهر ماه آگوست سال 1987 در هتلی به نام هیسپریا که تنها چندد قیقه از استادیوم نیوکمپ فاصله دارد، 21 بازیکن بارسلونا در کنفرانسی خبری و بدون اطلاع باشگاه حضور پیدا کرده بودند.

الکساندرو، کاپیتان تیم از روی نامه ای که همه بازیکنان بارسلونا آن را امضا کرده بودند، با صدای بلند مشغول خواندن می شود:«رییس باشگاه، خوزه نونز، همه ما را فریب داده و ما را شرمنده کرده است. نونز هیچ چیز از رنگ پیراهن باشگاه نمی فهمد و از هواداران و خواسته هایشان متنفر است. او تنها خودش را دوست دارد و ارزشی برای هیچ یک از آرمان های بارسلونا قائل نیست و تنها به پول احترام می گذارد. با اینکه همه ما بازیکنان می دانیم خواسته ما در انحصار اعضای هیئت مدیره باشگاه است اما خواستار استعفای مدیر باشگاه هستیم.»

دو سال بعد از قهرمانی بارسلونا در اروپا، باشگاه به چنین وضعیت خنده داری افتاده بود. لوییز آراگونس، سرمربی تیم با بهانه کردن بیماری افسردگی اش از تیم جدا شد و نونز هم زی رلبه تیغ قرار گرفته بود. از طرفی 21 بازیکن بارسلونا علیه او شوریده بودند و از سمت دیگر در انتخابات آینده ریاست باشگاه که قرار بود پنج ماه بعد برگزار شود، هیچ کس شانسی برای او قائل نبود. پس نونز مجبور بود آخرین تیر اسلحه اش را شلیک کند.

«یوهان کرایف» شش روز بعداز جدایی آراگونس، باشگاه کرایف را به عنوان سرمربی بارسلونا معرفی کرد؛ مردی که در اواخر دهه 70 کاتالان ها را به عنوان یک بازیکن نجات داده بود، بعداز 11 سال برگشته بود تا این بار ناجی آنها از روی نیمکت تیم شود. کرایف برای جمع کردن حاشیه ها بعد از طغیان هیسپریا، 15 بازیکن تیم را کنار گذاشت و حتی ستاره تیم، برند شوستر هم به حالت قهر به رقیب مادریدی پیوست. تاکتیسین هلندی 12 بازیکن را که نام های نه چندان مطرحی بودند، به تیم اضافه کرد.

وقتی در اولین بازی بارسا، هواداران در نیوکمپ، الکساندرو، کاپیتان را که بیانیه معروف هیسپریا را خوانده بود، هو کردند، کرایف با چهره ای برافروخته به رختکن رفت: «الکساندرو هر چیزی را که من به او گفته بودم، انجام داد و در عوض فقط توهین شنید. در دنیا همه سربازها معمولا کشته می شوند اما نه وقتی من آنجا هستم.»

آن زمان همه تیم ها 2-5-3 و 2-4-4 بازی می کردند. در خاطرات بازیکنان تیم هست که در اولین جلسه تمرینی، کرایف با یک تخته سیاه به رختکن رفت و با گچ سه مدافع، چهار هافبک و سه مهاجم کشید. مرد هلندی به همین راحتی سیستم 3-4-3 را ابداع کرد؛ سیستمی که در فلسفه اش مالکیت بالای توپ بود و این فلسفه تا امروز هم در باشگاه کاتالانی پابرجا مانده است؛ مدلی از بازی که خودش اعتقاد داشت باید شبیه یک نمایش زیبا باشد.

مهمانکاربر مهمان@Guest
از اینکه بارسا نیوز را انتخاب کردید متشکریم. به نظر می‌رسد شما از یک مسدود کننده تبلیغات استفاده می‌کنید.
تبلیغات به ادامه فعالیت و ارائه خدمات باکیفیت و اخبار بروز کمک می‌کند.
لطفاً مسدود کننده تبلیغ را غیرفعال کنید و از اخبار بروز سایت لذت ببرید.