پیشبینی رایگان مسابقات فوتبال اروپایی
بارسلونامنچسترسیتیمنچستر یونایتدلیورپولآرسنالچلسی
داغ تــرین هاپیشخوان شخصیپیشبینی رایگان

جوکر بالاخره کیه(طولانیه ولی ارزش خوندن داره)

زمان ارسال : دوشنبه 3 تیر 1398
سال‌ها ا‌ز نمایش طوفانی «شوالیه‌ تاریکی»، دومین قسمت از سه‌گانه‌ بتمنِ کریس نولان گذشته است. اما درست مثل یک کلاسیک واقعی، نمی‌توانیم چیزهایی که در این درامِ جناییِ غیرابرقهرمانی دیدیم را فراموش کنیم. نمی‌توانیم درباره‌ی تراژدی خفاش فکر نکنیم و نمی‌توانیم جلوی دیوارهای ذهن‌مان را در مقابل بازی باورنکردنی هیث لجر در قالب جوکر بگیریم. کماکان وقتی به تماشای هیس‌هیسِ کردن‌های پادشاه جرایمِ دنیا در میان جملاتش می‌نشینیم و اوج وحشتی که از او در کنار بامزگی‌اش ساتع می‌شود را حس می‌کنیم، تن‌مان می‌لرزد. چرا، در ابتدا همه فکر می‌کردند کسی بهتر از جک نیکلسون در بتمن تیم برتون نمی‌تواند جوکر را بازآفرینی کند، اما طولی نکشید که هیث لجر این جایگاه را بدست آورد و نمایش نیکلسون خیلی زود در مقابل آن در حد دلقکی که بچه‌ها را در تولدشان سرگرم می‌کند، نزول کرد. یکی از بزرگترین المان‌هایی که نسخه‌ی نولان از این کاراکتر دارد، مربوط به بررسی ریشه و گذشته‌ی این کاراکتر می‌شود. برخلاف نسخه‌ی برتون که نیکلسون در آن یک قوس شخصیتی مشخص داشت، ما در طول «شوالیه‌ تاریکی» هیچ‌چیز درباره‌ی جوکر نمی‌دانیم و بدست نمی‌آوریم. انگار این آدم (آدم؟!) از آسمان یهو سقوط کرده تا بتمن را تا مغز استخوان بسوزاند. بی‌نام و نشان بودنِ جوکر چیزی است که به تصمیم نولان مربوط نمی‌شود، بلکه ریشه در بهترین کمیک‌بوک‌های این کاراکتر دارد. در بسیاری از کمیک‌های جوکر، نویسنده همواره فاصله‌ای بین او و خواننده برقرار می‌کند. حتی در زمانی که فکر می‌‌کنید به داخل مغز جوکر راه پیدا کرده‌اید، خیلی زود متوجه می‌شوید، به‌طرز ظالمانه‌ای گول خورده‌اید. مهندسی دقیق این «ندانستن» و «تاریکی» بدجوری به حجم ابهام و خوفِ جوکر افزوده است. چون شما مثل بتمن و دیگر آدم‌خوبه‌های داستان هیچ‌وقت نمی‌توانید حرکات او را پیش‌بینی کنید یا ازشان منطق و مفهوم بیرون بکشید. اما تمام اینها باعث نمی‌شود تا ما دست از تلاش بکشیم. قبلا کمی درباره‌ی سیستم روانشناختی جوکر صحبت کردیم، اما در ادامه می‌خواهیم با توجه به نشانه‌ها و سرنخ‌هایی که در «شوالیه‌ تاریکی» وجود دارد، سعی کنیم گذشته‌ی جوکر را حدس بزنیم. خوشبختانه، تئوری‌های زیادی در این زمینه وجود دارد، اما طبق معلوم نمی‌توانیم با قدرت روی یکی‌شان دست بگذاریم و آن را تایید کنیم. اگرچه حداقل می‌توانیم به بهانه‌ای باری دیگر ذهن‌مان را با آغوش باز درگیر این موجود دوست‌داشتنی کنیم.


۱- او یک سرباز بوده است
جرقه‌ی یکی از رایج‌ترین تئوری‌ها درباره‌ی ریشه‌های جوکر از این جمله‌ی او زده شده: «اگه همین فردا من به مطبوعات بگم... یه کامیون پُر از سرباز قراره منفجر بشه، کسی ترس برش نمی‌داره. چون همه‌ش جزیی از برنامه‌اس.» شاید در ابتدا به نظر برسد جوکر فقط با استفاده از این جمله خواسته مثالی زده باشد. اما از طرفی دیگر، می‌توان اینگونه نیز فکر کرد که شاید محتوای این جمله ریشه‌ای عمیق در جوکر و رفتارها و طرز فکر این روزهای او داشته باشد. اینکه در واقع او دارد از تجربه‌ی خودش حرف می‌زد. چه تجربه‌ای؟ اینکه جوکر در گذشته سرباز ارتش بوده و در جبهه‌های جنگ صحنه‌های دلخراش و ترسناک زیادی را با چشمانش دیده است. و درست مثل خیلی از سربازان سابق واقعی، از اختلال روانی رنج می‌برد. یا به زبان علمی‌اش: «اختلال استرسی پس از ضایعه‌ی روانی». بله، در «شوالیه‌ تاریکی» ما با خط زمانی واضحی روبه‌رو نیستیم تا به درستی یکی از جنگ‌هایی که جوکر احیانا در آنها شرکت داشته را مشخص کنیم، اما به نظر قابل‌باور می‌رسد که او در یکی از درگیری‌های خاورمیانه‌ای امریکا، نقش داشته و به مرور تجربه‌هایی که پشت سر گذاشته، او را از لحاظ روانی مورد ضربه قرار داده و به آدم دیگری تغییر داده است؛ آدمی که به بی‌فایدگی و پوچی جامعه‌ی مدرن ایمان پیدا کرده و قصد دارد با آوردن جنگ به جلوی خانه‌های مردم و بازی با روان آنها از این طریق، ثابت کند مجسمه‌ای که از دنیای زیبای اطراف‌شان ساخته‌اند، توهمی بیش نیست. چون وقتی زمانش برسد، بدن‌ها تکه تکه می‌شوند! برای درک بهتر این مسئله می‌توانید به سفر متضادِ بروس وین در شروع «بتمن آغاز می‌کند» نگاه کنید! او نیز با یک ضایعه‌ی روانی بد دست و پنجه نرم می‌کند، ولی در راه دیگری قدم می‌گذارد و سعی‌اش این است تا کس دیگری آن را تجربه نکند. در این میان، اگر از زاویه و چشم‌اندازِ دنیای بعد از یازده سپتامبر به این موضوع نگاه کنیم، این تئوری معنای قابل‌باورتر و متقاعدکننده‌تری به خودش می‌گیرید؛ یک لحظه قهرمان‌بازی‌های بتمن را از زاویه‌ی دید سربازی نگاه کنید که جامعه‌ی صلح‌آمیزِ مُدرن، جوک خنده‌داری بیشتر برایش نیست. بتمن از دید چنین آدمی، جلوه‌ی همان امریکایی است که همه‌جور سلاحی حمل می‌کند و با استفاده از وحشت‌‌آفرینی به دل تبهکاران قصد دارد، آنها را مطیع نگه دارد. کسی که در اوج تمام سیاهی‌های گاتهام، مدام سعی می‌کند به بخش روشن ماجرا نگاه کند و فکر کند که همه‌چیز درست است و عدالت حقیقت دارد. به نظرتان آیا جوکر با دیدن چنین نمادی یاد بدبختی‌های گذشته‌اش نمی‌افتد و برای خاموش کردنِ آتش او، آتشی عظیم‌تر برپا نمی‌کند؟ البته این تئوری، ریشه‌ی یک چیزی را روشن نمی‌کند: لبخند همیشگی جوکر!



ادامه در کامنت
مهمانکاربر مهمان@Guest
از اینکه بارسا نیوز را انتخاب کردید متشکریم. به نظر می‌رسد شما از یک مسدود کننده تبلیغات استفاده می‌کنید.
تبلیغات به ادامه فعالیت و ارائه خدمات باکیفیت و اخبار بروز کمک می‌کند.
لطفاً مسدود کننده تبلیغ را غیرفعال کنید و از اخبار بروز سایت لذت ببرید.