لطفا بخوانید: گاهی این ما هستیم که باعث می شویم فوتبال بی رحم جلوه کند.

✍در چنین زمان هایی فوتبال بی رحم جلوه میدهد.
این جمله ای بود که پست من در رابطه با مرگ تیتو ویلانوا با آن آغاز شد، اما این بار این جمله این بار آغاز کننده پست مرگ دیگریست، مرگ تدریجی یک فلسفه!
این مقاله در زمانی نوشته می شود که باشگاه بزرگ فوتبال بارسلونا درحال تصمیم گیری برای خرید نیمار و فروش کوتینیو یا دمبله می باشد، خریدی که اگر در نگاه اول به سود هر تیمی باشد اما در نگاهی عمقی تر ضرر بزرگی به آینده باشگاه می زند! باشگاهی که امروز تمام بزرگان آن سن 30 سالگی را رد کرده اند و روز به روز به خداحافظی از دنیای فوتبال نزدیک تر می شوند؛ مرگ تدریجی یک فلسفه، احتمالا ذهن شما با خواندن این جمله در ابتدای متن تصور کرده است این مقاله یک مقاله تحلیلی تاکتیکی است اما باید بگویم اشتباه می کنید! در این مقاله قصد ندارم به تحلیل تاکتیکی فوتبالی خرید نیمار و فروش کوتینیو یا دمبله بپردازم پس خواهشا اگر در مقاله به موضوعی برخوردید که خلاف عقاید شما بود، سریعا شروع به گذاشتن کامنت انتقادی، حمایتی نکنید و ذهن خودتون را بر روی پیام متن متمرکز کنید.
این مقاله قرار است حرفی باشد با تمام هواداران باشگاه بزرگ بارسلونا که در حال خواندن متن هستند.
اما منظور من از فلسفه، فلسفه هواداری بارسلونا بود، فلسفه اخلاق و احترام، فلسفه احساس و انصاف
بیاید از انتقال ماتیاس دیلیخت هلندی به یوونتوس شروع کنیم؛ بسیاری از دوستان معتقدند پول نقش مهمی در انتقال دیلیخت به باشگاه یوونتوس داشت، خب این موضوعی واضح و انکار ناپذیر است، اما همه ما متفق القول به نقش بسزای رایولا در این انتقال معتقدیم، رایولا مردی که امروز به گربه نره فوتبال تشبیه شده و تقریبا همه میدانند او بیشتر از هرچیزی به فکر پول است، تا جایی که آینده موکلینش را بخطر میاندازد تا به پول بیشتری دست یابد! اما سوالی که پیش می آید او چگونه میتواند موکلش را راضی به انتقال به تیمی بکند که شاید زندگی اش تباه شود؟
خب جواب یک کلمه است "حیله گری"
رایولا بدون تردید زیر گوش ماتیاس نجوای ناامیدی را زمزمه کرده است!
اگر به بارسلونا بروی والورده تو را نیمکت نشین خواهد کرد و ممکن است آینده تو مانند دمبله، کوتینیو و یری مینا به خطر... استپ
صبرکنید!
صبر کنید!
بیاید بیخیال شخصیت رایولا شویم و فقط به جمله ی احتمالی که در گول زدن دیلیخت به کار برده فکر کنیم! بیاید به همین اسم آخر فکر کنیم "یری مینا"
بارسلونا در حق یری مینا ظلم کرد؟! آیا رایولا در این مورد اشتباه می کند؟
یری مینا، بازیکنی که هواداران بارسلونا لحظه شماری می کردند تا او به جمع آبی اناری پوشان اضافه شود و از همان ابتدا به او لقب غول کلمبیایی را داده بودند! او در بدو ورود علاقه بسیاری برای بازی در بین بازیکنان بارسلونا نشان داده بود و هواداران رویای گلزنی این مدافع سرو قامت در مقابل حریف قدرتمند خود یعنی رئال مادرید و رقص پس از گل در سانتیاگو را در ذهن می پروراندند؛ اما شرایط به دلخواه هواداران پیش نرفت، روزها گذشت ولی هنوز ارنستو به مینا بازی نداده بود تا اینکه بالاخره در بازی مقابل ختافه مینا 90 دقیقه فرصت بازی پیدا کرد، یری در آن بازی با نمره 7.6 بعد از دروازه بان ختافه بالاترین نمره زمین را دریافت کرد؛ هفته ها گذشت و بازهم ارنستو به مینا بازی نداد تا اینکه مینا در مقابل سلتاویگو مجددا فرصت بازی پیدا کرد و در آن بازی مثل تمام مدافعان بارسلونا عملکرد نسبتا ضعیفی را به نمایش گذاشت، در ادامه او 10 دقیقه مقابل ویارئال به میدان رفت و یک گل هم به ثمر رساند، اما پس از آن بود که بارسلونا مقابل لوانته ای قرار گرفت که برای سال های طولانی مقابل بارسلونا تحقیر میشدند اما بارسلونا این بازی را بدون پیکه و اومتیتی آغاز کرد و در نهایت نتیجه را 5-4 در بازی عجیب به لوانته واگذار کرد تا نوار شکست نخوردن های طولانی این تیم سرانجام مقابل لوانته پاره شود! بازیکنان بارسلونا نمایش بسیار ضعیفی را ارائه دادند اما هواداران تمام تقصیرهای آن بازی را برگردن مینا انداختند این در حالی بود که مینا نمره متوسط 6.5 را در مقابل 5.7 فرمالئن و 6.3 آلبا دریافت کرده بود! او در ادامه یک بازی دیگر برای بارسلونا انجام داد و فصل را 5 بازی و میانگین نمره 6.89 به پایان رساند.
فصل نقل و انتقالات شروع شد و خبر رسید ارنستو والورده علاقه ای برای کار با مینا ندارد و او نتوانسته والورده راضی کند، این در حالی بود که عملکرد مینا در سطحی بود که بتوان یک نیم فصل دیگر به او فرصت داد و فروش یک بازیکن جوان پرذوق فقط با 5 بازی به نوعی ظلم در حق اوست! نمره مینا حتی 0.02 از نمره کلمنت لنگلت در فصل گذشته بالاتر بود اما در نهایت این بازیکن به فروش رفت! و این آغازی بود برخیانت های مدیریت بارسلونا در حق جوانان.

⛳با کلیک روی منبع از ادامه این پست دیدن کنید.