همچنین کانسلو پس از گلزنی دستان خود را به سوی آسمان بالا میبرد و آن را به مادرش تقدیم میکند.
کانسلو چندسال پیش درباره مرگ مادرش گفت:
احساس میکردم ربات هستم و فقط کاری را که باید انجام میدادم و فوتبال بازی میکردم و سپس به خانه برمیگشتم و لذتی از بازی نمی بردم. بازی میکردم چون مجبور بودم.
کانسلو اما پس از تولد دخترش دوباره شور و شوق و لذت را در فوتبال کشف کرد و این در بارسلونا آشکارتر از قبل دیده میشود. بنابراین دخترش انگیزه ی او برای این زندگی جدید است.