یادداشت: داستان لاپورتا و چگونگی شکل گیری دوران پرافتخار بارسلونا

اختصاصی بارسانیوز- بارسلون پایتخت و پرجمعیت ترین شهر ایالت کاتالونیا که در شمال شرقی اسپانیا در کنار مدیترانه و بر روی فلاتی به وسعت 170 کیلومتر مربع قراردارد. این شهر توسط رشته کوه های کلسرولا محصور شده و در شمال  این ایالات کوه های زیبای مونتانا بر آن نقش بسته اند.

در ایالات کاتالونیا و در 29 نوامبر سال 1899 باشگاهی توسط عده ای سوئیسی به رهبری خوان گمپر در شهر بارسلونا تاسیس شد که نتیجه علاقه و محبوبیت روزافزون فوتبال در اروپا بود. در نهایت این رشته به باشگاه هویت داد و آنها علاوه بر فوتبال در رشته های دیگر نیز ریشه های کاتالونیایی خود را حفظ کرده اند و باعث شد انبوهی از غرور و افتخار به مردم این ناحیه هدیه داده شود.

اما چه فایده شور و شوقی که گمپر با خود به بارسلونا آورده بود زود از بین رفت، دوران فرانکو که دوران فاشیستی و اسف بار در تاریخ اسپانیا است به مدت 3 دهه از سال 1939 تا 1975 خفقانی در اسپانیا ایجاد کرد که افکار نظامی خود را به مردم تحمیل میکرد و سایه ای از رعب و وحشت را در اسپانیا برانگیخته بود. او با مردم شهر استقلال طلب بارسلون به نرمی رفتار نمیکرد و در طول دوران حکومت استبدادی خود به سرکوب وحشیانه آنان پرداخت.

80 سال پیش ، جوزپ سانیول رییس باشگاه بارسلونا توسط نیروهای فاشیست فرانگو دستگیر شد و به قتل رسید. مرگ او خاطره‌ای دلخراش از ظلم وارد شده به کاتالونیا در دوران حکومت ژنرال فرانکو است.سانیول متولد 1898 است و در سال 1926 وارد باشگاه بارسا شد و 2 سال بعد به عنوان مدیر باشگاه انتخاب شد. او در آن سال‌ها به عنوان یک مخالف دیکتاتوری مشهور شده بود. سانیول در سال 1935 به عنوان رییس باشگاه بارسلونا انتخاب شد.در آگوست 1936 سانیول از بارسلونا خارج شد و ابتدا به والنسیا و سپس به مادرید رفت. ماشین رسمی وی همیشه پرچم کاتالان را به همراه داشت. در مسیر والنسیا به مادرید ارتش فاشیست فرانکو ماشین سانیول را متوقف و وی را دستگیر نمودند و در همان روز او را به قتل رساندند.مرگ سانیول تنها نمونه کوچکی از آزارهای وارده به شهر و باشگاه بارسلونا توسط رژیم دیکتاتوری فرانکو بود، ولی نام سانیول همیشه به عنوان نماد آزار و اذیت کاتالان‌ها و باشگاه بارسلونا در آن دوران مانده است.پس از این اتفاق طرفداران بارسلونا مسابقات بارسلونا - رئال مادرید را چیزی فراتر از یک رقابت ورزشی می‌دانند و نام بارسلونا برای طرفداران این تیم و نیز حکومت مرکزی چیزی بیش از یک باشگاه ورزشی عنوان شد و نمادی برای مبارزه با دیکتاتوری و نماد مقاومت دانسته شد.

همچنین نیرو های نظامی در آن بازی بازیکنان بارسلونا را تهدید به قتل عام خانواده هایشان کردند . بارسلونا بازی رفت را با نتیجه 3 به 0 به سود خودش به اتمام رساند ؛ در بازی برگشت اما اتافاقات دیگری رخ داد! رئال مارید با نتیجه 11 بر 1 پیروز میدان شد!!  بازی رفت با نتیجه قاطعانه 3 به 0 به نفع بارسا به پایان رسیده ولی بارسا در بازی برگشت 11 گل خورد!! هر انسانی می داند که این ممکن شدنی نیست مگر این که بازیکنان بارسلونا با توان اصلی شان بازی نکنند. بله ؛ آن ها با توان اصل خود بازی نکردند چون در این صورت خانواده هایشان قتل عام شدند!! روزنامه های کاتالانی هم زیاد به جریانات آن بازی دامن نزدند ولی این دلیل نمی شود که آن اتفاقات نیفتاده است!! رونامه ها از آن اتفاقات نگفتند چون اگر بیشتر می گفتند این احتمال وجود داشت که بی رحمانه توسط رژیم فرانکو به قتل برسند!

در 6 می 1978، اولین انتخابات از دوره جدید دموکراتیک برگزار شد به صورتی که تمامی اعضای باشگاه قادر بودند تا به صورت آزادانه رای خود برای انتخاب ریاست باشگاه را در صندوق بیاندازند و به این صورت بود که نونیز به عنوان ریاست باشگاه بارسلونا منصوب گشت. تفکر اداره باشگاه توسط نونیز بر پایه تفکر خاص او شکل گرفت چون او قصد داشت تا باشگاه را برای اعضای قابل دسترس تر نماید به صورتی که حتی اعضا به صورت مستقیم از وضعیت مالی باشگاه مطلع باشند.

بعد از نونیز خوان گاسپارت به عنوان رئیس باشگاه انتخاب شد. دوران او یک فاجعه تمام عیار بود، خروج فیگو و پیوستن او به رقیب همیشگی بارسلونا یعنی رئال مادرید، خرج های بی رویه و بدهی های 230 میلیون یورویی و چندین اتهام فساد مالی دیگر.....،تنها تفاق زمان گاسپارت امضای قرارداد زمان رکساچ با مسی بر روی یک تکه دستمال بود اما به هر حال آن قدر اتهامات سنگین بود که پس از این اتفاقات بود که خوان گاسپارت مجبور به کناره گیری از پست مدیریت گردید.

بعد از کناره گیری خوان گاسپارت خوان لاپورتا بود که در رقابت با لوئیس باسات پیروز شد و توانست با %52 آرائ پیروز میدان لقب بگیرد. او همواره مدافع حقوق مردم کاتالونیا و حامی استقلال طلبی آنان بود و همواره میگفت: استقلال کاتالونیا یک امر ضروری است. چیزی که باعث میشد حتی بازیکنان خارجی که به تیم می آمدند برای خود معلم زبان خصوصی کاتالونیایی استخدام کنند، این تعصب به حدی بود که وقتی اتوئو در پاسخ به یک خبرنگار به زبان اسپانیایی صحبت کرد مورد انتقاد شدید هوادران قرار گرفت و مجبور به عذرخواهی از هوادران شد.

هواداران بارسلونا در آن زمان پیراهن بارسلونا را مقدس میدانستند و دوست نداشتند نام شرکت تجاری یا صنعتی بر روی آن نقش داشته باشد ولی لاپورتا در اقدامی هوشمندانه سنت قدیمی باشگاه را کنار زد اما این کار را با سازمانی انجام داد که هدفش به تمامی کودک ها در سراسر جهان بود، این اقدام او خشم هواداران را برانگیخته نکرد بلکه شعار فراتر از یک باشگاه در این لباس تحقق پیدا کرد.

دومین امضای یزرگ بارسلونا در زمان لاپورتا اتفاق افتاد: اولی در زمان گاسپارت که امضای قرارداد با مسی بود و دومی امضای قرارداد با پپ گواردیولا که در زمان لاپورتا به وقوع پیوست که افتخارات زیادی را برای بارسلونا به ارمغان آورد.

در زمان سرمربیگری گواردیولا و مدیریت لاپورتا بود که بازیکنان زیادی از لاماسیا مکتب عشق و فوتبال به تیم اول راه پیدا کردند،همچنین بازیکنان بزرگی نیز برای تیم خریداری شدند. در این زمان سرخیو بوسکتس از تیم دوم به تیم اول راه یافت، دنی آلوز از سویا به بارسلونا برگشت و پیکه به بارسلونا بازگشت و برای احیای لاماسیا بازیکنان بزرگی چون رونالدینیو، دکو و اتوئو نیز به فروش رسیدند.

گواردیولا هم پاسخ اعتماد لاپورتا به او را داد و در همان فصل اول سه گانه ای ارزشمند برای بارسلونا به ارمغان آورد و فصل را با 9 امتیاز اختلاف با رئال مادرید به پایان رساند، آنان به شکل تیکی تاکای ناب بارسلونا را اجرا کردند و توتال فوتبال را به همگان نشان دادند تا جایی که لاپورتا گفت: این کاتالان ترین بارسلونای تاریخ و قطعا موفق ترین آنهاست.

بارسلونا ی فعلی در 11 فصل اخیر لالیگا 8 بار قهرمان شده اما این قهرمانی ها راضی کننده نیستند، آمدن نام های تجاری به روی پیراهن بارسلونا از جمله شرکت هواپیمایی قطر و راکوتن معانی زیادی در پی دارند که جز هواداران اصیل بارسلونا کسی به آن پی نخواهد برد.