ونسان کمپانی. نجات دهنده سیتی. پارت اول
زمان ارسال : پنجشنبه 26 فروردین 1400
شوت نزن.” همه هواداران منچسترسیتی اهمیت این دو کلمه و به طور خاص، شبی که ونسان کمپانی تصمیم گرفت به فریادهای هم تیمیهایش گوش نکند را به خاطر دارند.
ایلکای گوندوگان اولین کسی بود که آن را گفت و این کلمات در همان لحظه کوتاه باعث ناراحتی کمپانی شد. پپ گواردیولا در کنار زمین آشفته و آشفتهتر میشد، دستوراتش را بر سر بازیکنانش فریاد میزد و دستانش را طوری تکان میداد که انگار در حال دور کردن گروهی نامرئی از زنبورهاست. گواردیولا با تمام توان دست و پا میزد و حرکاتی شبیه به رقص یان کریس (اگر با جوی دیویژن آشنا باشید) انجام میداد چرا که نمیخواست توپ از پشت دروازه کاسپر اشمایکل راهی سکوها شود.
سرخیو آگوئرو، بهترین گلزن تاریخ باشگاه، برای دریافت پاس فریاد میزد:” شوت نزن وینی. شوت نزن.” رحیم استرلینگ در حال حرکت بود:” من فقط با خودم فکر کردم شوت نزن.” برناردو سیلوا:”وینی، توپ را به من پاس بده، توپ را به من پاس بده.”
همه بازیکنان در پیراهن سیتی از کمپانی خواستند که معقول رفتار کند؛ گزینه امن را انتخاب کرده و گزینه احمقانهای را امتحان نکند. اولکساندر زینچنکو یکی از بازیکنان جوان حاضر در زمین بود:”این کار را نکن وینی. لطفا فقط توپ را پاس بده.”
و او چطور جرات کرد؟ زینچنکو در مقایسه با این مرد- کاپیتان، قهرمان و منبع الهام سیتی- که توپ زیر پاهایش قرار داشت، یک کارآموز صرف بود. کمپانی میدانست همه در چه فکری هستند. او میتوانست صدای گوندوگان را بشنود. او به طور ناخوادآگاه میتوانست صدای همه را بشنود. و موضوع اینجاست: یک نفر پس از آن آماری درآورد که نشان میداد او از سال 2013 به بعد هیچ شوتی از بیرون محوطه جریمه حریف نزده بود.
او در فاصله 30 متری از دروازه، پای راستش را عقب برد و به آن اجازه داد که پرواز کند. کمپانی بعدا گفت:” این بسیار ناامیدکننده بود. همه میگفتند شوت نزن، شوت نزن. من میتوانستم این فریادها را بشنوم. این من را آزار داد. با خودم فکر کردم صبر کن، من تا اینجا حرفهام نیامدم که بازیکنان جوان به من بگویند که آیا میتوانم شوت کنم یا نه. بنابراین فقط به توپ ضربه زدم.”
او آن صبح روز دوشنبه در حالی از خواب بیدار شد که میدانست این فقط یک روز عادی دیگر نخواهد بود:” پیش از آن هم چنین حسی داشتم. از خواب که بیدار شدم، حس کردم کار مهمی انجام خواهم داد. صادقانه در پنج بازی پیش از آن چنین حسی داشتم. اما قطعا آن روز صبح در حالی از خواب بیدار شد که فکر میکردم کاری خاص و قابل توجه انجام میدهم.”
ونسان کمپانی همیشه موقعیتهای بزرگ را دوست دارد، زمانی که زیر پروژکتورهاست و حرارت ایجاد شده از فشار، به شکلی خطرناک تا نزدیکی مرز غیر قابل تحمل بودن بالا میرود. شاید گلِ با ضربه سر او برابر منچستریونایتد در آوریل 2012 را به خاطر داشته باشید؟ گلی که باعث شد سیتی در فاصله دو بازی به پایان فصل در صدر جدول قرار بگیرد و در مسیر اولین قهرمانی لیگ پس از دهه 1960 حرکت کند.
جان استونز، مدافع سیتی، گفت:” وینی در لحظات مهم به شکلی ناگهانی به همه چیز سر و سامان میدهد.” و شکی وجود ندارد که 6 می 2019 لحظه مهمی بود؛ شبی که لسترسیتی مهمان ورزشگاه اتحاد بود تا بازی یکی مانده به آخر فصل لیگ برتر را برگزار کند.
لیورپول دو روز قبل در ورزشگاه سن جیمزز پارک و با گل دقیقه 86 دیووک اوریگی با نتیجه 2- 3 به پیروزی رسیده بود. حساب و کتاب آسان بود: تیم گواردیولا باید سه امتیاز را کسب میکرد تا به صدر جدول برگردد. هر نتیجه دیگری برابر لستر به این معنا بود که لیورپول در صورت پیروزی برابر ولورهمپتون واندررز در آنفیلد در هفته آخر قهرمان لیگ خواهد شد.
اگر موقعیتی بود که میشد اهمیت کمپانی برای این باشگاه را در آن خلاصه کرد، همین بازی بود. هفتاد دقیقه از زمان شروع این دیدار گذشته بود و بازی همچنان بدون گل دنبال میشد که کمپانی توپ را در اختیار گرفت و شروع به پیشروی کرد. هیچ بازیکنی از لستر فشاری به او نیاورد چون، خب، او ونسان کمپانی بود و هرگز شوت نمیزد، اینطور نبود؟
جیمز مدیسون، نزدیکترین بازیکن لستر، عقب رفت. هری مگوایر در خط دفاعی باقی ماند. ویلفرد اندیدی واکنشی نشان نداد. حمزه چادوری باید خطر را میدید. آنها مردی که پا به توپ بود را دستکم گرفتند. کمپانی به محدوده حمله نزدیک شد و شوت زد.
ادامه در کامنت ها. منبع: هفت یک
از اینکه بارسا نیوز را انتخاب کردید متشکریم. به نظر میرسد شما از یک مسدود کننده تبلیغات استفاده میکنید.
تبلیغات به ادامه فعالیت و ارائه خدمات باکیفیت و اخبار بروز کمک میکند.
لطفاً مسدود کننده تبلیغ را غیرفعال کنید و از اخبار بروز سایت لذت ببرید.