«مربی، فوتبال رو به ما فهموند. پپ فقط به ما دستور نمی داد. اون همه چیز رو توضیح می داد. این باعث می شد دلیل پشت هر دستورش رو بدونیم. با روش پپ هر چیزی معنا داشت.»
«پیکه» از اهمیت تفهیم کردن بازیکنان توسط پپ می گوید. پپ همیشه پشت درهای بسته تیمش را آماده می کرد؛ آن قدر که مطبوعات انگلیسی زمین تمرین منچسترسیتی را «شهر ممنوعه» می دانند.
در شغل مربیگری، آماده کردن بازیکنان سخت ترین بخش کار است؛ دقیقا مانند درست کردن خوراک لوبیاست. بعضی لوبیاها خوب می پزند. بعضی هنوز سفت مانده اند و بعضی دیگر هم جا نیفتاده اند اما دستپخت گواردیولا در طبخ خوراک لوبیایش بی نظیر است. فرقی نمی کند پپ در اسپانیا، آلمان یا انگلیس باشد، تمام لوبیاهایی که زیر نظر او آماده می شوند، یکدست و به یک اندازه پخته خواهند بود.
دیوید سیلوا به اعتقاد پپ، یک جنتلمن است که باید استراحت بیشتری داشته باشد؛ «سیلوا در تمرینات مثل یک جنتلمن رفتار می کند اما در مسابقه تبدیل به یک حیوان وحشی می شود که آرام و قرار ندارد.» در فلسفه پپ مهم است که تمام لوبیاها برای رسیدن به پیروزی به یک اندازه پخته شوند.
شاگرد بیلسا
«13 ساعت پرواز مستقیم انجام دادم تا به آرژانتین و شهر زندگی «مارچلو بیلسا» برسم. 13 ساعت پرواز فقط برای این که یک بعدازظهر با مارچلو بیلسا در تراس خانه اش بنشینم و قهوه بخوریم و درباره فوتبال حرف بزنیم.»
در ستایش پپ گواردیولا؛ بهترین مربی دنیا «مارچلو بیلسا» مربی کهنه کار آرژانتنی؛ پدر معنوی گواردیولا
مارچلو بیلسای آرژانتینی و تیمش در فرانسه حال و روز خوشی ندارند. «لیل» در انتهای جدول قرار گرفته و بیلسا از سوی فرانسوی ها اخراج شد. حتی اشتباه بزرگش در قبول نکردن پیشنهاد «لاتزیو» غیرقابل بخشش است؛ مخصوصا بعد از نتایجی که «سیمونه اینزاگی» با همان تیمی گرفت که بیلسا دست رد به سینه اش زده بود. اما مربی کهنه کار آرژانتینی برای پپ گواردیولا مانند یک پدر معنوی است؛ کسی که تمام افکار توی سرش را با او چک می کند و اعتقاد دارد نگاه هر دوی آنها به فوتبال یکی است.
آنها عاشق تیم هایی هستند که بر بازی تسلط داشته باشند و باختن هر دو را افسرده و منزوی می کند. او حتی برای روز معارفه و خداحافظی اش در بارسلونا با مارچلو بیلسا مشورت کرده بود. وقتی یک خبرنگار درباره این موضوع از او پرسید، جواب داده بود: «چرا همه تان فکر می کنید من همه چیزدان به دنیا اومدم؟»
او از تیکیتاکا متنفر است بله واقعا. مفهومی که بیش از همه به عنوان رد پای سرمربی سابق بارسلونا شناخته میشود، چیزی است که بیش از همه از آن نفرت دارد. گواردیولا گفت: “تیکیتاکا مزخرف است؛ یک چیز ساختگی.” او معمولا چیزی که خاوی کلمنته، کارشناس بازی اسپانیا مقابل تونس در جام جهانی 2006 درباره مالکیت بیثمر لاروخا گفته بود را تکرار میکند: “این فقط بهمعنای پاسدادن بود، بدون اینکه هدف واقعی یا میل به حمله داشته باشید؛ هیچ چیز. من اجازه نخواهم داد بازیکنان درخشانم دچار چنین مزخرفی شوند.”
بسیاری به دنبال تقلید از سبک پپ هستند اما صرف در اختیار داشتن توپ، یک فلسفه هجومی براساس حرکت مداوم و آزادی حرکت را به یک امید واهی و منفعلانه برای رسیدن به محوطه جریمه رقیب تبدیل میکند. تیمهای مختلف این روش را به شکلی اشتباه تقلید میکنند و چیزی از ساعات فراوان کار که صرف ایجاد فضا برای حمله می شود، نمیدانند.
در بارسلونا، استراتژی گواردیولا از مدتها پیش استفاده شده بود. با آمدن به فوتبال انگلیس، او باید شش ماه اول با بازیکنان جدیدش سازگار شده و آنها را مداوم هدایت کند تا بازیکنان کامل پیچیدگی سیستم را درک کنند؛ همان کاری که پپ در بایرن نیز انجام داد. حداکثر شدت در هر لحظه مورد نیاز است، زیرا گواردیولا معتقد است این تنها راه برای تمرین عضلات بازیکنانش برای پیادهسازی این سبک خاص فوتبال است و اینگونه فسلفه هجومیاش اجرا میشود
واکسن انگلیسی
«ورودم به لیگ برتر انگلیس را همیشه این طور تجزیه و تحلیل می کنم. مثل آدمی بودم که وارد قاره جدیدی شده؛ بدون این که نسبت به چیزی اطلاع یا مصونیت داشته باشد. حتی گلبول های سفید بدنم نسبت به ویروس های سرماخوردگی انگلیس هم واکنش به دردبخوری نداشتند اما برای فصل جدید واکسینه شده ام.»
شناختن لیگ جزیره و مصائب باشگاه های فیزیکی انگلیسی، تاوان یک سال ناکامی را برای پپ و منچسترسیتی به همراه داشت. مطبوعات انگلیسی درباره تغییر سبک بازی، آن قدر به پپ فشار آوردند که اعلام کرد ترجیح می دهد به جای تغییر بازی مالکانه از دنیای مربیگری خداحافظی کند. اما شروع توفانی پپ و سیتی زن ها در این فصل همه را غافلگیر کرده است.
تنها تساوی من سیتی برابر «اورتون» در حالی به دست آمد که آنها ده نفره شده بودند. «کونته»، مورینیو و کلوپ همه در برابر پپ زانو زدند تا هنوز هم پیدا کردن پادزهری برای حملات پردامنه سیتی بزرگ ترین مشغله ذهنی در انگلیس باشد. سیتی تبدیل به تیم های همیشگی پپ شده است؛ شبیه بارسای در اوج. یادآور اینیستا و ژاوی و خلاقیت هافبک هایی که انگار تمامی ندارند. شبیه سازی اتفاق افتاده است. کافی است نگاهی به کوین دی بروین و سیلوا بیندازید. فلسفه پپ بدون آنها حتما چیزی کم دارد؛ دو هافبکی که روی 60 درصد از گل های این فصل سیتی زن ها نقش داشته اند.
از اینکه بارسا نیوز را انتخاب کردید متشکریم. به نظر میرسد شما از یک مسدود کننده تبلیغات استفاده میکنید. تبلیغات به ادامه فعالیت و ارائه خدمات باکیفیت و اخبار بروز کمک میکند. لطفاً مسدود کننده تبلیغ را غیرفعال کنید و از اخبار بروز سایت لذت ببرید.