♥عشق مهمتر است یا تعهد؟ نگاهی به زندگی حرفه ای باتیستوتا

عشق یا تعهد⁉️

⚀
« از شدت درد زانو نمی توانستم حتی نیم ساعت سر پا باشم. ای کاش زودتر قطعش کرده بودم. وقتی که درد می گرفت غیر قابل تحمل می شد. واقعا از ته دل می گریستم. اگر خواب بودم قطعا خودم را خیس می کردم حتی اگر تختم 4 متر بیشتر فاصله با دستشویی نداشت. درد نشستن روی زانو ترسناک تر بود»
جملات تلخی که خواندید از گابریل باتیستوتا اسطوره دهه نود فوتبال جهان است. مصدومیت وحشتناکی که فوتبالش را خیلی زودتر از آنچه پیشبینی می کرد به پایان رسانده بود و آنقدر عملش کرده بود که تاندون و رباطی برایش نمانده بود. او می گریست برای دردی که از چرخش های سریع او روی قوزک و زانوانش بوجود آمد. از پرش های بلند برای سر زدن و فرود آمدن روی رباطهای نحیفش. از تعهدی که برای بازی کردن داشت. آری تعهد...

⚁
شمایل اسطوره ای باتی گل در فلورانس از داوینچی هم فراتر رفت. الهه ای از دیار دیگو که او نیز مانند سلف خود به سرعت راه قلب مردم سرزمین چکمه را پیدا کرد . انگار واقعا هم شاهزاده جانشین مارادونا بود که بعد از کوچ مارادونا به سویل او بر تخت فرمانروایی جلوس کرده باشد.
نامش آنجا در فلورانس جاودانه شد که بعد از سقوط به دسته پایینتر همانند بوفون و الکس برای یووه به تمام پیشنهادهای عالی تیم های اروپایی " نه " گفت و پای عشقش ایستاد. با تمام کنندگی بی بدیلش که او را تبدیل به قاتل 18قدم کرده بود در کنار روی کاستا نبض فیورنتینا بود. او همه چیز داشت: کاپیتانی، محبوبیت، گلزنی و...

⚂
در آستان در ایستاده بود و حتی نای خداحافظی هم نداشت. توان دست تکان دادن برای آنهایی که او را مرهم زخم عمیق باجو افسانه ای دانستند. ده سال ماند و فیورنتینا او را فروخت. گرانترین قیمتی که تاکنون برای بازیکنی بالای سی سال پرداخت شده. باتی گل رفت با قلبی که با فریادهای هواداران فیورنتینا میزد و با خون وایولا می تپید.

⚃
باتی گل رفت. مثل روزی که از رویورپلاته رفت، مثل روزی که از بوکاجونیورز رفت. به آ اس رم رفت. در کنار توتی و مونتلا و دی فرانچسکو با رهبری متخصص قهرمانی: دون فابیو. دون فابیو آمده بود با رم هم تاریخ سازی کند و نیاز به تاریخساز داشت. آن فصل رم در دیداری دراماتیک قهرمان شد و هجوم انبوه تماشاگران در المپیکو شاید سکانسهای روشن بازی باتیستوتا در رم بود ولی بیادماندنی ترین صحنه او در رم دقیقه 37 بازی با فیورنتینا رخ داد. وقتی پاسی که برایش ارسال شد او را در موقعیت باز کردن دروازه تیم سابقش قرار داد در لحظه ای تعیین کننده از میان عشق و تعهد با ایثارگری متعهد بودن را برگزید و گل برتری را به ثمر رساند. در آغوش توتی قرار گرفت و در حالی که همه در حال شادی بودند او دست روی صورت گرفته بود و قطره قطره اشک ریخت. پس از بازی در دروازه ای که توپ را به تورش دوخته بود بازهم از خود بیخود شد و چشمانش خیس. اشک هایی که محبوبیت او را در فلورانس دو چندان کرد...

⚄
حالا باتی گل در اوج درد به خود می پیچد می پرسد: عشق والاتر است یا تعهد؟ و بی گمان به خودش پاسخ خواهد داد: تعهد


Ⓜمنبع: طرفداری/ کاربر سید عماد آریافر
⏰پست مربوط به سال 1397 می باشد.

⛳با کلیک روی منبع از پست "بازویی برای کاپیتانی"کارلس پویول" بخش اول" بازدید کنید.

#بدون_توهین