پیشبینی رایگان مسابقات فوتبال اروپایی
بارسلونامنچسترسیتیمنچستر یونایتدلیورپولآرسنالچلسی
داغ تــرین هاپیشخوان شخصیپیشبینی رایگان

⚽رولت روسی؛ نگاهی به بیم ها و امیدهای داستان آرات حسینی/ بخش اول

زمان ارسال : سه شنبه 2 اردیبهشت 1399
♦مسی در قبال کامنتی که می گذارد، مارسلو در قبال لایکی که می کوبد و ویل اسمیت در قبال ویدئویی که منتشر می کند مسئولیتی قائل نیستند، به جای تفاخر و غرور بر این چیزها که مطلقا چیزی نیست، باید از آنها آموخت. مثل آنها در سکوت تمرین کرد و اجازه داد تا به مرور زمان، موفقیت ها خودشان به صدا در بیایند و چشم ها را خیره کنند♦


عنوان یادداشت را به این دلیل رولت روسی انتخاب کردم که نام نوعی شرط‌بندی بر سر زندگی یا مرگ است. از دهه چهل که نویسنده ای امریکایی از این ترکیب استفاده کرد تا امروز، بشر برای نشان دادن حالات مختلفی از شجاعت گرفته تا بی‌حوصلگی یا میل به خودکشی یا حتی شکنجه، هفت تیرهای زیادی را روی شقیقه های خود چرخانده و ماشه را کشیده است.

شرکت‌کنندگان این بازی یک گلوله در هفت‌تیری با ظرفیتی از یک تا پنج گلوله قرار می‌دهند و باقی را خالی می‌گذارند. سپس برای افزایش هیجان خشاب اسلحه را می چرخانند تا محل گلوله نامشخص باشد، سپس لوله هفت‌تیر را بر روی شقیقه خود می‌گذارند و ماشه را می‌کشند. بنگ بنگ، یا زندگی یا مرگ. قماری که بی شباهت به بند بازی نیست که خیلِ منتظران را به وجد می آورد و بلیت های سالن را پیش فروش می کند. برای تماشاچیان، دو سرِ طیفِ این داستان صرفا کمدی ای خنده دار یا تراژدی ای غمگین لابه لای کمدی ها و تراژدی های بی شمار زندگی است. اما برای بند باز داستان چیز دیگری است، مسئله، مسئله مرگ و زندگی است. انتحاری که یا حاصل عشق است یا تنفر و هر چه باشد نسبتی به تعادل، میانه روی و یا عقلانیت ندارد.

از آنجایی که احتمالا هدف این یادداشت ممکن است تولید سوء تفاهم کند مایلم همینجا به این امر بدیهی اعتراف کنم که تبدیل آرات یا هر کودک دیگری به یک ابرستاره بین المللی آرزوی هر ایرانیِ فوتبال دوست است. از خدایمان است، چرا نباید باشد. برای مردمانی آنقدر خرابِ فوتبال که سالانه دو بار از اهواز و عجب شیر و زابل می آیند تهران، ساندویچ های دل پیچه آور استادیوم آزادی را به ده برابر ارزش واقعی می خرند تا شاهد آب دوغ خیاری ترین صفر-صفر همه تاریخ فوتبال باشند و در کمال تعجب از کرده خود هم دلشادند و تعصب ستاره هایشان را می کشند، چه چیزی نجات بخش تر از طلوع ستاره ای جهانی؟ برای مردمانی چنین دیوانه فوتبال که هر هفته لاینقطع، با طرفداران پاکار برایتونی بر سر حقانیت اِی جِی کلنجار می روند، رسیدن آرات یا هر کودک دیگری ایرانی به سطح اول فوتبال جهان، انفجار همزمان 180 بمب اتمی است و اتفاقا همین بزرگی رویا، همین یک طرفه بودن مسیر و همین تبِ تندِ فوتبال و سرایتِ کرونا وارش است که مسئله را کمی بغرنج تر می کند و بیم ها را هم پای امیدها جلوی چشم پدیدار می کند. بیم هایی که دوباره پس از لایوهای اخیر زنده شده و زنگ ها را به صدا در آورده است.

اولین مسئله ای که باید در این زمین بازی به آن توجه داشت فشار بی حد و حصری است که آرات (احتمالا بدون اراده) وارد آن شده است. قرار گرفتن در مقابل دوربین های مختلف در چنین سنی، هم سخن شدن با خوانندگان و بازیگران و ورزشکاران معروف در فضای ناممطئنی نظیر اینستاگرام، به صورت خود به خودی یک کودک بی خبر از همه جا را در معرض فشارهای خردکننده ای قرار می دهد که هر کدامش می تواند در ادامه سد بزرگی در زندگی حرفه ای و شخصی این کودک باشد. استانداردهای عجیب و غریبی که بیش از واقعیت ریشه در وهم و خیال و آرزو دارند. بالمثل در پیامی می خوانیم: طبق برنامه پیش بینی شده، آرات قرار است در 15 سالگی رکورد پله را بزند، با ایران قهرمان جهان شود، در دوران حرفه ای خود چند بار این عنوان را تکرار کند و در حالی که در انبوه هواداران و هواخواهانش در حال جشن و پایکوبی است اگر خواننده ای آن وسط تماس گرفت در جا بیخیال میهمانی شود و گوشی را بردارد و باقی داستان.

اصلا مشخص نیست که در این سناریو آیا پدر کودک، توجهی به واقعیت ها و محدودیت های فیزیولوژیک رشد بدن یک نوجوان و ملاحظات رقابتی در سن پانزده سالگی دارد یا نه. اینکه نهادهای بین المللی برای حفظ سلامت بازیکنان تا پیش از رشد کامل بدنی، رده های سنی مختلفی را تعریف و تفکیک کرده اند. از این ها گذشته اصلا مشخص نیست بر طبق کدام جمع بندی و تحقیقی قرار است آرات (به فرض به عنوان بهترین بازیکن جهان حتی) یک تنه تیم ملی ایران را قهرمان جهان کند و بر طبق برنامه پدرش به بارسلونا، یا نهایتا خانه آخرش لیورپول و رئال مادرید برسد. آن هم در حالی که در همین دوران خودمان، نابغه های تاریخ فوتبال، لیونل مسی و کریستیانو رونالدو به همراه تنی چند از فوق ستاره های کلاس جهانی در کشورهای صاحب فوتبالی که سابقه قهرمانی جهان را دارند هم نتوانسته اند به این مهم دست یابند. پس چگونه قرار است در ورزشی تیمی، آن هم در مملکتی که نشانه های ضعف و سستی هر روز بیشتر و بیشتر در اندام های مستهلک فوتبالش پدیدار می شود، یک کودک 15 ساله بپا خیزد و یک تنه بار خردکننده ضعف های سیستمی و نبود مدیریت مسئول و زیر ساخت و تاسیسات نداشته ... یک مملکت را به دوش بکشد و در قامت ابرقهرمانی فرازمینی غیر ممکن را ممکن کند.



⛳با کلیک روی منبع از قسمت دوم و ادامه این متن دیدن کنید.
مهمانکاربر مهمان@Guest
از اینکه بارسا نیوز را انتخاب کردید متشکریم. به نظر می‌رسد شما از یک مسدود کننده تبلیغات استفاده می‌کنید.
تبلیغات به ادامه فعالیت و ارائه خدمات باکیفیت و اخبار بروز کمک می‌کند.
لطفاً مسدود کننده تبلیغ را غیرفعال کنید و از اخبار بروز سایت لذت ببرید.