پیشبینی رایگان مسابقات فوتبال اروپایی
بارسلونامنچسترسیتیمنچستر یونایتدلیورپولآرسنالچلسی
داغ تــرین هاپیشخوان شخصیپیشبینی رایگان

↔️ دوراهی بزرگ بیلسا؛ به دنبال موفقیت باشیم یا خوشحالی؟ بخش دوم

زمان ارسال : یکشنبه 5 مرداد 1399
او در مصاحبه‌ای با ال گرافیکو در سال 1998 تایید کرد که هرگز به تماشای بازی تیمی که تحت هدایت پسرش بوده، نرفته:” دلیل این موضوع این است که من فوتبال را دوست دارم اما نه فوتبال مدرن- من فوتبال قدیمی را می‌پسندیدم.”
لیدیا، مادر او، که در سال 2017 فوت کرد نیز معلم بود. وقتی مارسلو به مدرسه می‌رفت، مادرش از او می‌خواست که هر روز پس از بازگشت به خانه حداقل دو ساعت به سختی درس بخواند. مارسلو عادت‌های غیرمعمولی داشت. مثلا شب قبل از روز مدرسه، پیراهن و کروات خود را می‌پوشید و با همان لباس می‌خوابید چون دوست نداشت صبح زود لباس بر تن کند. اما همزمان رفتاری مشابه سایر بچه‌های آرژانتینی داشت که علاقه به فوتبال بازی کردن 24 ساعته در خیابان‌ها بود.
بنابراین او یک طرح رندانه ریخت. به مادرش گفت که وقتی خواهرش، ماریا اوخنیا، در کنارش پیانو می‌نوازد، او بهتر و موثرتر درس می‌خواند. او به مادرش توضیح داد که موسیقی به او آرامش می‌دهد و باعث می‌شود که تمرکزش بالاتر برود. وقتی مارسلو به طبقه بالا می‌رفت تا درس بخواند، ماریا که در حال حاضر وزیری برجسته در دولت آرژانتین است، به او می‌پیوست. تا زمانی که پیانو نواخته می‌شد، لیدیا فکر می‌کرد که پسرش در حال درس خواندن است. چیزی که او نمی‌دانست این بود که مارسلو از طریق پنجره و با یک توپ خانه را ترک کرده و به دیدار دوستان و همسایه‌ها در خیابان رفته بود.
رافائل، برادر مارسلو و سفیر فعلی آرژانتین در شیلی، درباره مادرش می‌گوید:” او مهربانی دو مادر را داشت اما به اندازه همین دو مادر نیز سختگیر و خشن بود. از نظر او همه چیز در زندگی باید با تلاش بسیار به دست می‌آمد. این تنها راه بود.” تعجبی ندارد که رافائل در دسامبر 2018 از مارسلو پرسید:” حالا که چهار ماه از حضور تو در این تیم گذشته، لیدز چطور است؟ شهر را دوست داری؟ ” مارسلو پاسخ داد: ” نمی‌دانم، هیچ ایده‌ای ندارم چون هرگز آنجا نبوده‌ام اما یک روز هم آنجا خواهم بود.” او همانطور که از مادرش آموخته بود، به سختی تلاش می‌کرد و حتی نگاهی به شهر نیز نینداخته بود.
و عجیب نیست که وقتی بیلسا جایزه بازی جوانمردانه را در سال 2019 از فیفا دریافت کرد، در پیامش به مادرش اشاره کرد:” می‌خواهم به مادرم اشاره کنم که همیشه می‌دانست چه چیزی درست و چه چیزی غلط است.” بیلسا این جایزه را از آن خود کرد چون پس از گلزنی تیمش در حالی‌که یکی از بازیکنان استون ویلا مصدوم بود، به بازیکنان لیدز دستور داد که اجازه دهند تیم حریف گل تساوی را به ثمر برساند.

حس وظیفه‌شناسی او حتی درباره جزییات کوچک‌تر و به نظر بی‌معنا، بسیار شدید بود. او در طول 20 سال هیچ مصاحبه اختصاصی انجام نداد زیرا احساس می‌کند که هرکس سوالی دارد، باید پاسخش را بگیرد. مانند اگناسیو فوسکو که مجری معروف برنامه‌های زنده در آرژانتین است و برای تی ان تی اسپرتز کار می‌کند. او یک بار ایمیلی برای بیلسا ارسال و از او درخواست مصاحبه کرد. بیلسا بر خلاف انتظارات یک شب با او تماس گرفت و فوسکو در گفتگو با بلیزارد، این تماس را این‌گونه شرح داد:” سلام، من مارسلو بیلسا هستم. آقای فوسکو، من با شما تماس گرفتم چون باید این کار را می‌کردم – چون این راه درست برای پاسخ دادن به درخواست شماست. با این حال من اطمینان دارم که شما می‌دانید که من مصاحبه اختصاصی انجام نمی‌دهم. امیدوارم که شما تصمیم من را درک کنید. نمی‌خواهم بیش‌تر از این مزاحم‌تان شوم. ممنون آقای فوسکو، شب خوبی داشته باشید. ”
او همچنین در دوران بچگی‌اش چیز دیگری کشف کرد. او که در خانه از سوی خدمتکاران “نینیو مارسلو” خطاب می‌شد و در محاصره کتاب‌ها قرار داشت (پدربزرگ او 13 کتاب درباره قانون نوشته بود)،  فوتبال بازی کردن در خیابان‌ها با سایر کودکان را مانند کشف یک سیاره دیگر می‌دانست
آنجا بود که او تنگدستی را کشف کرد.
***
“چه نظری درباره فقر دارید؟ ”
این یکی از پنج سوالی بود که بیلسا وقتی در سال 2017 به لیل پیوست از بازیکنان پرسید تا آنها را بهتر بشناسد. کلید اول خوشحالی که توسط بیلسا کشف شد، بخشنده بودن خصوصا در ارتباط با افراد غریبه بود و به نظر می‌رسید که این موضوع در طول دوران حرفه‌ای راهنمایش بوده است.

وقتی او در سال 2007 به تیم ملی شیلی پیوست، عادت داشت که از ادگار، راننده در اختیارش، بخواهد که او را به فقیرترین مناطق سانتیاگو مانند لاپیناتا یا لالگوا ببرد. گابریل آراوِنا، دستیارش، در گفتگو با نشریه آرژانتین “دون خولیو” در این باره اظهار داشت:” مارسلونا عادت داشت که با حالی بد به کمپ تمرینی شیلی که در آن اقامت داشت، برگردد. چیزهایی که در آن مناطق می‌دید، او را ویران می‌کرد. همیشه در حالی‌که با ناراحتی به اتاقش می‌رفت به من می‌گفت “احساس بدی دارم”. به نظر می‌رسید که درد می‌کشد. او می‌خواست همه چیز را درباره فقر و این‌که مردم فقیر واقعا چطور زندگی می‌کنند، بداند. این‌که افرادی وجود دارند که هیچ چیز در زندگی خود ندارند و این طور زندگی می‌کنند، او را غمگین می‌کرد.”
این موضوع به دغدغه بیلسا تبدیل شد.
او به همراه راننده شخصی خود شروع به بازدید از بیمارستان‌های عمومی و صحبت با بیماران کرد و همچین به مناطق محروم رفت و به عنوان یک انسان‌شناس با ساکنان این مناطق صحبت کرد. او می‌خواست آنها را درک کند. نگرانی او همچنین ساکنان محله ویا ال سالیتره  که اطراف کمپ تمرینی تیم ملی شیلی بود، شامل می‌شد. او عادت داشت که هر صبح در حال دوچرخه سواری از ساکنین این محل بپرسد که به چه چیز نیاز دارند، آیا او می‌تواند کمکی به آنها بکند یا آیا آنها در زندگی خود خوشحال هستند. دوباره خوشحالی.
بیلسا در سال 1998 زمانی‌که هدایت ولز سارسفیلد در بوئنوس آیرس را بر عهده داشت نیز نگران خوشحالی در زندگی بود.


⛳برای مشاهده بخش سوم این پست روی منبع کلیک کنید.
مهمانکاربر مهمان@Guest
از اینکه بارسا نیوز را انتخاب کردید متشکریم. به نظر می‌رسد شما از یک مسدود کننده تبلیغات استفاده می‌کنید.
تبلیغات به ادامه فعالیت و ارائه خدمات باکیفیت و اخبار بروز کمک می‌کند.
لطفاً مسدود کننده تبلیغ را غیرفعال کنید و از اخبار بروز سایت لذت ببرید.