خطرپذیر بود و قلدریهایش گاهی دیگران را هم تسلیم میکرد که دست از نصیحت کردنش بردارند و فقط تماشایش کنند. چه زمانی که دختر خانه بود و با سماجت خانه را ترک کرد و در اتاقی اجارهای که نه آشپزخانه داشت و نه حمام زندگی مجردی را شروع کرد چه زمانی که یک شبه تصمیم گرفت شغلش را رها کند و بیخیال حساب بانکی و اجاره خانه و هزینههای زندگی شود میل غیرقابل کنترل او برای صعود قلهها آنقدر بود که تیر آخر را در آخرین سفرش زد و برای تأمین هزینههای سفر، خانهاش را فروخت. در راه رفتن به فرودگاه مبلغی را که به دوستی قرض داشت کارت به کارت کرد و به دوستانی که برای بدرقهاش رفته بودند گفت: «خب دیگر، حساب بانکیام هم خالی شد. از این سفر برگردم باید بروم گدایی.»
لیلا نخستین زنی بود که غار پراو عمیقترین غار ایران را که پیمایش کامل آن آرزوی بسیاری از کوهنوردان و غارنوردان است، تا انتها رفت. همان سفری که ویکتوریا کیانی راد و امیر احمدی جانشان را از دست دادند. قرار بود لیلا و ویکتوریا نخستین زنهای فاتح این غار مخوف باشند اما ویکتوریا در بین راه ماند و در همان غار دفن شد. لیلا تا مدتها اوضاع روحی به هم ریختهای داشت اما تنها راه آرام گرفتن را در طبیعت میدید پس دوباره کوله اش را بست و راهی شد تا بشود نخستین زنی که قله دماوند را از مسیر دره یخار صعود کرد. همان صعودی که بعد از فرود، مستقیم رفت اتاق عمل و یکبار دیگر کمرش را جراحی کرد.
زنی که به خاطر مصاحبه ای که بدون روسری انجام داده بود همیشه مغضوب ماند. همه ی زندگی و اندوخته اش را صرف کاری کرد که عاشقش بود تا جایی که برای رفتن به هیمالیا خونه اش را فروخت. لیلای تنهای ایران که بدون تجهیزات و اسپانسر به هیمالیا رفت. در میان کمپ های مجهز دیگر کوهنوردان لیلای ایران تنهای تنها بود.صعود به قله هشت هزار متری گاشربروم , یکی از سیزده قله بلند بالای هشت هزار متر دنیا، آخرین سفر لیلا بود. قله را صعود کرد و چند قدمی که پایین آمد پایش سر خورد و سیصدمتر سقوط کرد. پیکرش همانجا ماند؛ هفت هزار متر بالاتر از زمینی که برای او کوچک بود.
وصیتش این بود که اگه در کوه کشته شدم، بگذارید جنازه ام همانجا بماند تا بتونم از اوج به دنیا نگاه کنم، بگذارید کوه آرامگاه ابدی من باشد. سال نود به این خواسته اش رسید، پیکرش بنا به خواسته خودش همونجا، بین یخ ها باقی موند.
معدود آدم هایی شهامت این را دارند که در راه و مسیری که خودشان برمی گزینند زندگی کنند و از آن ها معدودتر و کم شمارتر کسانی که شهامت آن را دارند که در آن راه بمیرند.
سخت زندگی کرد و زیبا از دنیا رفت
:(( :((