بیش از یک دهه بارسلونا با لیونل مسی افتخارات بزرگ دنیا را فتح کرد و درخشید و در اوج قلهها قرار گرفت، در آن روزها لذت خوشی اجازه نمیداد کسی به فردای بدون لئو فکر کند، چرا که قرار بود آبیواناریها برای سالها در کنار هم بمانند و همه در همان لحظه محو تماشای کوچک آرژانتینی بودند!
پسر کوچک دیروز، پدر و رهبر 31 ساله امروز بارسلوناست و تا پایان راه چیزی نمانده، او بخش بزرگی از دوران خود را در بارسلونا سپری کرده است و این روزهای باقیمانده بخش کوچکی از اوست که ذرهذره به نمایش درمیآید و به رو به پایان میرود! این طبیعت دنیای فوتبال است، اما طبیعت بارسلونا این نیست که اینچنین دچار وابستگی شود و خود را غرق در یک نام کند که روزی پایان خواهد یافت، زیرا آنها پس از هرنامی بقا خواهند داشت!
لاماسیا، آکادمی که سازنده نسل طلایی آبیواناریها بود طی سیاستهای کاملاً اشتباه خود، در چندسال اخیر درگیر مسائل مالی شد و بیش از آنکه در خدمت پرچم بارسلونا باشد، خود را محو در مسائل مالی کرد تا تبدیل به ویترینی شود که با برند معتبر خود، مشتریان را به سوی خود جلب کند و سرگرم فروش استعدادهای نهچندان بزرگش شود.
بارسلونا شدیداً به مسی وابسته است، اتفاقی که امروز رئال مادرید درگیر آن است به زودی به شدتی گستردهتر برای مادریدیها رقم خواهد خورد و مردان نیوکمپ را به شکلی تلخ گرفتار خواهد کرد؛ رئال مادرید نیز هرگز متوجه عمق وابستگی خود به رونالدو نبود و پس از جدایی او به یکباره خود را تنها شده دید، بارسلونا اما امروز کدهایی را از آینده دریافت میکند و بیآنکه برای رقم خوردن فاجعههای پسامسی برنامهای داشته باشد، سکان خود را به زمان داده است تا خودخواسته به دل بحران برود، شاید نگاه آنها به دنیای فوتبال عوض شده باشد و تصورشان بر این باشد که با خریدهای بزرگ خواهند توانست خلاء لئو را پوشش دهند، اما آنها فراموش کردهاند که همین امروز هم با وجود ستارگان بیشمار، وقتی مسی را در اختیار ندارند، همان تیم معمولی و سردرگم هستند!