توی تمام زندگی تنها چیزی که بلد بودیم دوییدن بود از زمانی که دنبال بابا میدویدیم تا مارو ببره بیرون تا وقتیکه که یکمی بزرگ ترشدیم و بازم میدویدیم ولی اینبار دنبال توپ و سنگ ما همیشه توی زندگی یا از توپ فراری بودیم و یا دنبال توپ بودیم شاید هفت سنگ تمرینی برای این روز ها بود بزرگ تر که شدیم هم بازم دویدیم از دوییدن دنبال اوتوبوس تا تا بجای 100تومن 25 تومن بدیم تا زمانی که بزرگتر شدیم بازم دوییدیم از دوییدن ورسیدن سرجلسه امتحان گرفته تا دوییدن توی سربازی و بعدش دوییدن دنبال کار وحتی..